دانلود پروژه روانشناسی ، پایان نامه رشته روان شناسی

دانلود پایان نامه و پروژه رشته روان شناسی

دانلود پروژه روانشناسی ، پایان نامه رشته روان شناسی

دانلود پایان نامه و پروژه رشته روان شناسی

انسان شناسی از نظر هابز

انسان شناسی  از نظر هابز

مقاله روانشناسی (انسان شناسی ) از نظر هابز

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست مطالب
وضع طبیعی و قرارداد ۴
الف: وضع طبیعی ۵
ب: قرارداد اجتماعی ۱۲
ج: معمای زندانی ۱۶
عوامل پیدایش نظریه تصویری ۲۳
نکات تشابه تصویر و قضیه ۳۱
رد نظریه رساله در باب «معنی واژه‌ها و جملات» ۴۱
صورت منطقی ۴۸
گزاره‌های بنیادین و گزاره‌های غیر بنیادین ۵۰
  فصل اول
وضع طبیعی و قرارداد
 
الف: وضع طبیعی 
هابز در تحلیلی روانشناسانه از انسان معتقد است که حرکتهایی کوچک درون انسان وجود دارند که پیش از حرکتهای ارادی انسان مانند سخن گفتن راه رفتن و دیگر حرکتهای ارادی مشابه وجود دارند، این مقدمات محدود و اولیة حرکت در درون بدن آدمی، قبل از آنکه در عمل راه رفتن، سخن گفتن، زدن و دیگر اعمال مشهود آشکار شوند، عموماً کوشش خوانده می‌شوند.»  اگر این کوشش معطوف به چیزی است که محرک آن می‌باشد خواهش یا میل خوانده می‌شود و وقتی در جهت گریز از چیزی باشد بیزاری هابز در ادامه شرح می‌دهد که عشق و نفرت ناشی از همین میلی یا بیزاری می باشد همچنین امید و بیم نیز اسامی دیگر می باشد که میل و بیزاری به آنها معنا می‌بخشد. بر اساس همین نظر، هابز خوب و بد را نیز بر مبنای میلی تعریف می‌کند. اگر انسان چیزی را خوب می‌داند به معنی آنست که به آن میلی دارد و در صورتی که آن را بد نیامد، به این معناست که بدان میلی زاده، یا به عبارت دیگر از آن بیزار است. با این وصف می‌توان گفت هابز مدعی است که ارزشهایی مثل خوب و بد ذهنی و نسبی می باشند و دیگر نمی‌توان گفت صفت خوبی که ما به چیزی نسبت می‌دهیم در ذات آن چیز است. «بنابراین، اختلاف نظر درباره ارزشها، همان اختلاف نظر درباره سلیقه‌هاست. [و] البته می‌توان انتظار داشت که مردم درباره اینکه برخی چیزها به نظرشان خوب و برخی چیزها بر آید با هم اختلاف عقیده داشته باشند.»  این اختلاف تا حدی است که چیزی که برای فردی کاملاً خوب به نظر می‌رسد توسط دیگری به تعریف شود. 
بیان این مقدمه به درک بهتر وضع طبیعی تبیین شده بوسیله هابز کمک می‌کند. هابز در فصلی از لویاتان که در باب وضع طبیعی آدمیان و سعادت یا تیره روزی آنها در آن وضع نگاشته است بحث خود را با برابری آغاز می‌کند. او می‌گوید آدمیان بر حکم طبیعت در تواناییهای بدل و ذهنی با هم برابرند. معنای گفته او این نیست که واقعاً همه به یک اندازه از نیروی بدنی و ذهنی برخوردارند، بلکه می‌خواهد بگوید روی هم رفته کاستیهای آدمی از یک وجه با دیگر خصوصیاتش جبران می‌شود. کسانی که از نظر قوای جسمی ضعیف‌تر هستند به کمک دسیسه و نیرنگ می‌توانند بر قوی‌ترها فائق شوند و تجربه همه انسانها را در کارهایشان برای چاره‌اندیشی و تدبیر کمک می‌کند. 
این برابری انسانها بخاطر وجود خصلتهای خودخواهانه و انگیزه‌های انسانها در نهایت به وضعی غیرقابل تحمل منجر می‌شود. هابز معتقد است: «از همین برابری آدمیان در توانایی، برابری در امید و انتظار برای دستیابی به اهداف ناشی می‌شود. و بنابراین اگر دو کس خواهان چیز واحدی باشند که نتوانند هر دو از آن بهره‌مند شوند، دشمن یکدیگر می گردند و در راه دستیابی به هدف خویش (که اصولاً صیانت ذات و گاه نیز صرفاً کسب لذت است) می‌کوشند تا یکدیگر را از میان بردارند یا منقاد خویش سازند.  
در این وضع معقول‌ترین کاری که هر کسی می تواند بکند آنست که برای گریز از ترس و تامین امنیت خود از دیگران پیش بگیرد، یعنی هر کس باید از طریق زور یا تزویر بر همه آدمیان تا آنجا که می‌تواند سلطه و سروری» بیابد، تا وقتی که هیچ قدرتی برای به خط انداختن او وجود نداشته باشد. از نظر هابز انسانها برای حفظ و حیات از خود مجاز به این کار می‌باشند. زیرا همانگونه که در گفته شرهابز یک اصل محوری در فلسفه اخلاق خود ارائه می‌دهد و آن اصل که «حق طبیعی» می‌باشد توضیح دهنده رفتار آدمیان در وضع طبیعی می‌باشد. حق طبیعی انسان را به حفظ خود و پیروی از خواهشهای هدایت می‌کند.
وقتی انسانها در پی صیانت از خویش و پیروی از امیال و خواهشهای خود هستند این امر به رقابت و ترس از دیگران می‌انجامد، همچنین چون قدرتی در کار نیست که آنها را در حال ترس و احترام کامل  نیست به هم نگه دارد از مصاحبت و معاشرت با هم ناراحت می‌باشند. این شرایط به ادعای هابز به خاطر این پیش می‌آید که هر کس می‌خواهد دوستش برای او همان ارج و قدری را قائل شود که خود او بر خود می‌نهد و اگر ببینید او را خوار می‌شمرند می‌رنجد و در صدد انتقام بر می‌آید.
هابز معتقدات که سه علت اصلی در نهادان نها برای کشمکش و منازعه وجود دارد. این سه علت رقابت، ترس و طب عزت و افتخار می‌باشد. رقابت برای کسب سود بیشتر می‌باشد، ترس برای کسب امنیت بوجود می‌آید و طلب افتخار موجب تعدی به دیگران می‌گردد. از اینجاست که وی نتیجه می‌گیرد که تا زمانی که ما آدمیان بدون قدرتی عمومی به سر برند که همگان را در حال ترس نگه دارد، در وضعی قرار دادند که جنگ خوانده می‌شود؛ و چنین جنگی جنگ همه بر ضد همه است.  
البته این جنگ همان نبرد یا فعل جنگیدن نمی‌باشد بلکه طولی از زمان است که در آن اراده و ستیز کردن و نبرد نمایان می‌باشد و بوی جنگ به مشام می‌رسد. در این وضع طبیعی جنگ هر فردی برای تامین امنیت متکی توانایی و دانایی خودش می‌باشد و در این حالت جایی برای کار و کوشش وجود ندارد زیرا ثمره‌کار نامعلوم است. در نتیجه هیچ گونه صنعت و دانشی شکل نمی‌گیرد و از همه بدتر زندگی آدمی در انزوا ، مسکینانه، زشت، در فشار و کوتاه می‌باشد. از نتیجه‌گیری هابز چنین نمایان است که دستیابی به صلح و تمدن تنها از راه برپاداشتن جامعه و بنا نهادن قدرتی عمومی امکان پذیر است، اما نمی‌توان تا قبل از رسیدن به این وضع انسانها را بخاطر اعمالشان سرزنش کرد. 
کاپلتون می‌گوید: «هابز وضع طبیعی جنگ را از پژوهش در نهاد آدمی [امیال و] و انفعالهایش استنتاج می‌کند، اگر کسی به اعتبار عینی  این استنتاج شک آورد، همین بس که حتی در وضع یک جامعة سازمان یافته چه می‌گذرد هر کس چون به سفر می رود با خود سلاح بر می دارد؛ در خانه‌اش را شبها به کلون می بندد؛ اشیاء گرانهایش را در جای امن می‌گذرد و این حال به روشنی می‌نماید که او درباره همنوعانش چگونه می‌اندیشد.  
ولی نباید انسانها را بر خاطر سرشت و نهادشان سرزنش کرد. خواهش‌ها و دیگر هیجانات و امیال انسان به خود گناه نیستند، پس اعمالی که از آن امیال و هیجانات ناشی می‌شوند تا وقتی که آدمیان بر ضد آن قانونی وضع نکرده‌اند گناه نمی‌باشد. 
تا وقتی چنین قوانینی وضع نشده‌اند آدمیان نمی‌توانند آنها را بشناسند، و همچنین تا وقتی آدمیان در مورد شخصی که باید قانون وضع کند به توافق نرسیده باشند، هیچ قانونی نمی‌تواند.  
این عبارت نشان می‌دهد که در نظریه هابز در وضع طبیعی هیچ گونه ملاک مشخص و معین و ثابتی وجود ندارد که ارزشها و امور اخلاقی با آن سنجیده شوند به قول خود هابز «در این هیچ چیز نمی‌تواند ناعادلانه باشد. مفهوم حق و ناحق و عدالت و بی‌عدالتی در آن وضع معنایی ندارد. وقتی قدرت عمومی در کار نباشد، قانونی هم وجود ندارد و وقتی قانونی وجود نداشته باشد عدالتی متصور نیست. در چنگ نیرومندی و خدعه‌گری دو فضیلت اسامی هستند و عدالت و بی‌عدالتی از زمرة قوای بدنی یا فکری آدمی به شمار نمی‌روند و گر نه می‌بایست همچون حواس و امیال آدمی در هر انسانی حتی اگر وی تنها انسان روی زمین بوده باشد یافت می‌شد. [ عدالت و بی عدالتی] صفات آدمیان هستند که در جامعه زندگی می‌کنند، نه آدمیان تنها و منزوی. 
تا اینجا نظرات هابز در باب وضع طبیعی آدمیان و اینکه چگونه این وضع به خشونت و جنگ همه علیه همه می‌انجامد، میان شد، مسئله‌ ایست اینک مطرح می باشد آنست که اساساً آیا چنین وضعی هیچگاه به لحاظ تاریخی وجود داشته است. برخی از منتفذان هابز این اشکال را به نظریه او وارد کرده‌اند که وضع طبیعی جنگ و نتایج آن یعنی ایجاد یک حکومت بر پایه قرارداد هیچ وقت بوقوع زیر پیوسته است. 
هابز در لویاتان شرح می‌دهد که منظور او از این وضعیت طبیعی جنگی آن نیست که این وضع به شکل عمومی واقعاً موجود بوده است البته به زعم وی این حالت در بسیاری جاها از جمله در امریکا یک واقعیت تاریخی بوده‌ است. با این همه منظور وی از طرح این وضعیت اشاره به این موضوع به شکل وضعی سلبی می‌باشد، به این ترتیب که در صورت عدم وجود حکومت این وضع اجتناب ناپذیر می‌نماید. این نکته در مورد انسانهای متمدن نیز به این شکل می‌تواند معنا شود که اگر این گونه استنتاج بر اساس امیال و حالات نفسانی را دریابند کاری هایی در جهت حفظ مصلحت و منفعت خود انجام دهند که به چنین وضعی گرفتار نشوند. 
این واقعیت که مردم هیچ گاه در وضع طبیعی نبودن‌اند- البته اگر آن را واقعیت فرض کنیم- نمی‌تواند اعتبار این عقیده هابز را که زندگی بشر بدون وجود یک قدرت حاکم «تنها ، مسکنت بار، دو منشاء و کوتاه» خواهد بود زایل کند، ولی اگر این موضوع حقیقت داشته باشد که بشر در زمانی در چنین وضعی بر سر برده است فقط می تواند به عنوان یک دلیل اضافی، نظر هابز را بیشتر تأئید کند، در حالی که ، در واقع، در این مورد به شواهد [تاریخی] نیازی نیست».  
جونز معتقد است در شیوه تفکر هابز در این باره که زندگی بدون وجود حاکمی مقتدر، تیره و نکتب‌بار است بر هیچ گواه تاریخی احتیاجی نیست. زیرا همه شواهد حکایت از آن دارد که هر چه در یک جامعه حاکم ضعیف‌تر گردد تیره روزی بیشتری دچار اتباع او می‌شود و هابز این موضوع را اساس منطق خود قرار داده و استدلال نموده که در شرایطی که هیچ قدرت حاکمه‌ای نباشد، زندگی حقیقتاً مصیبت‌بار خواهد بود. 
امالین زندگی نخست و دردآور ادامه ندارد  و انسانها باز هم به حکم طبع خود از آن بیرون می‌آیند. توصیف انسان هابزی از این پس کامل می‌شود زیرا تا به حال فقط به خبرهای عاطفی و امیال و مسائل مربوط به حقوق طبیعی آدمیان پرداخته شد، اما انسان در نظر هابز دارای وجه دیگری نیز می باشد و آن عقل و خرد می‌باشد. انسانها بوسیله این ابزار که در نهاد آنها وجود دارد زندگی را برای خود آسانتر می کنند. هابز می‌گوید: 
«حالات نفسانی و امیالی که آدمیان را به صلح متمایل می سازند [یکی] ترس از مرگ، [دیگری] طلب لوازم زندگی راحت [و سوم] امید به این است که از طریق کار و کوشش خود آن لوازم را بدست آورند. و عقل اصولی مناسب برای صلح پیشنهاد می‌کند که آدمیان می توانند بر اساس آنها به توافق برسند.» 
این اصول قوانین طبیعی هستند. که بنا بر تعریف هابز حکمی کلی است که بوسیله عقل کشف می‌شود و انسان را از انجام کاری که مخرب زندگی اوست و یا زندگی او را به خطر می اندازد باز می‌دارد. به عبارت دیگر انسانها تنها در پی کسب لذت و خواهشهای خود به صورت کور نیستند بلکه در نهاد آنها میل به صیانت نفس بصورتی عقلانی وجود دارد و قوانینی که هابز به عنوان قوانین طبیعی بیان می کند شرایط و قواعد این صیانت نفس عقلانی را تبیین می‌نماید. قوانین طبیعی علاوه بر آنکه انسانها را به سوی تشکیل دولت و حکومت هدایت می‌کند شرایط تاسیس جامعه و حکومتی استوار را نیز برای ایشان معین می‌کند. هابز در عناصر قانون می گوید: «خلاصه «قوانین طبیعی» عبارت است از منع و نهی ما از این که داور خویش باشیم» 
انسانها چگونه با بهره‌گیری از این قوانین از وضع طبیعی جنگ همه علیه همه بیرون می آیند. هابز می‌گوید: اولین و بنیادی‌ترین قانون طبیعت، در جستجوی صلح بودن و حفظ آن است. چون مهمترین خطری که جان انسانها را تهدید می‌کند ادامه یافتن وضعیت جنگ می‌باشد. با وجود آنکه هر کس تا آنجا که برای دست یافتن به صلح امیدوار است باید برای آن بکوشد ولی وقتی نتواند به صلح دست یابد آنگاه می‌تواند از همه وسایل و امکانات برای جنگ بهره برد» پس قانون اول طبیعی مشروط به جزء دومی است که هنوز دستیابی به صلح را امکان پذیر  نمی‌کند زیرا ممکن است عده‌ای آنرا نقض کنند و انسانها هنوز دارای حقوقی مطلق هستند که حاضر به چشم پوشی از آن نیستند. 
هابز از قانون اول طبیعت قانون دیگری را استنتاج می کند، این قانون می‌گوید: «هر کس باید به اندازه دیگران مایل باشد که برای حفظ صلح و حراست از خویشتن، حق مطلق خود نسبت به همه چیز را وانهد و به همان میزان از حق برخورداری از آزادی بر ای خود بر ضد دیگران خرسند باشد که خود به دیگران بر ضد خویش روا می دارد.  
اجرای قانون دوم شرایط را مهیا می‌کند تا انسانها از وضع طبیعی بیرون آیند و استقرار جامعه مدنی در این شرایط امکان پذیر می‌شود. عنصر اصلی این عمل انعقاد یک قرار داد می‌باشد که در آن افراد از حقوق خود چشم پوشی می‌کنند و حقوق خود را به قدرت حاکم واگذار می کند. 
ب: قرارداد اجتماعی 
قرارداد اجتماعی در پی یک رفتار عاقلانه‌ از سوی انسانها انجام می‌گیرد . ایشان در وضع طبیعی به کمک عقل در می‌یابند که باید به موجب قانون طبیعی از حق داوری خصوص خود درباره چیزهایی که برای آنها خطرناک است چشم پوشی کنند و در عوض داوری قدری عمومی را بر خود می‌پذیرند. 
در بحث وضع طبیعی اشاره شد که منازعه در این حالت از آنجا آغاز می شود که اولاً به خاطر اختلاف امیال و خواهشها انسانها با هم اختلاف پیدا می کنند و ثانیاً به دلیل نبودن مرجع واحدی برای تعیین ارزشها و داوری در خصوص آنها، آدمیان با داوریهای متفاوتشان به حقوق دیگران تعدی می کنند. انسانها در می‌یابند برای آنکه نظر خودشان با نظر دیگران هماهنگ شود باید داوری مرجعی واحد را بپذیرند. 
هابز در دو اثر خود، لویاتان و عناصر قانون موضوع قرارداد و واگذاری حق را با بحث چشم پوشی آغاز می‌کند. او در عناصر قانون چشم پوشی از حق طبیعی به نفسه را زمینه پذیرش داوری قدرت  عمومی می‌داند، در اینجا منظور او کل حق طبیعی به معنایی است که در این اثر تعریف شده، یعنی حق کاربرد «کل قدرتی» که ما باری دفاع از خود داریم. البته همانطور که ریچارد تاک اشاره می کند در عناصر قانون بیان مسئله به شکل گیج کننده می‌باشد و این بحث به شکل رضایت بخش‌‌تری در لویاتان آمده است . هابز در لویاتان می‌گوید: «چشم پوشی آدمی از حق خود نسبت به هر چیزی به معنی محروم ساختن خویش از آزادی و نیز منع دیگران از برخورداری ایشان از حق خود نسبت به همان چیز است.  
هابز در ادامه شرح می دهد که چرا انسانها به این نتیجه‌گیری می رسند که باید مقداری از حقوق خود را واگذار کنند و استدلال می کند که فرد در این واگذاری زیانی را متحمل نمی‌شود. وی می‌گوید: «هر گاه که کسی حق خود را واگذار کند یا از آن چشم بپوشد: این کار را با به ازای حقی انجام می‌دهد که متقابلاً به او واگذار می گردد؛ و یا انتظار دارد که نفع دیگری عایدش شود. زیرا عمل او عملی ارادی است و غایت اعمال ارادی همه آدمیان کسب نفعی بر خودشان است»  و از همین گفته خود نتیجه می گیرد که حقوقی هست که آدمیان نمی توانند آنها را واگذار کنند زیرا در صورت واگذاری آنها هیچ سودی به دست نمی‌آورند و دچار خسارت می‌شوند، این حقوق عبارت از حق مقاومت در برابر حمله دیگران برای کشتن و یا حق مقاومت در برابر کسب رساندن دیگران به فرد می‌باشد. 
هابز معتقد است اگر واگذاری حق بصورت متقابل انجام گیرد یک قرارداد شکل می‌گیرد، این قرارداد بین افرادی شکل می‌گیرد که با هم موافقت می‌کنند که حقوق خودشان را غیر از جان به دیگری واگذار کنند. در واقع افراد با خودشان قرارداد می‌بندند نه با شخص ثالثی و بصورت متقابل تعهد می‌کنند اگر بقیه به واگذاری حقوق خود متعهد باشند آنها نیز بر سر قرار خود هستند

بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیر آموز

بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیر آموز

مقدمه

عقب ماندگی ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعّالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند.

بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است. اجتماع برای مصلحت، تعصب یا سالم سازی بعضی افراد را تحمل کرده، عده ای را محبوس می ساخت یا به مرگ محکوم می نمود.

از مجموعه مدارک به دست آمده چنین استنباط می شود که تا قرن هجدهم این افراد مورد توجه و لطف نبوده و حتی پزشکان از پذیرفتن درمان آنان خودداری می کردند. (میلانی نو، 7 ص 23) و زمانی تصور می شود بعضی بچه ها زرنگ و برخی تنبل هستند. همچنین تصور می شود که بچه های زرنگ پرتلاش هستند و دیگران چنین نیستند. هرچه آموزش و پرورش عمومی بیشتر گسترش می یابد این اشتباه مشخص تر می شود. صاحب نظران در آموزش و پرورش با سئوالاتی از این قبیل مواجه هستند که آیا افراد با توانایی های خاص متولد شده اند؟ آیا این توانائی ها را می توان در سال های اولیه زندگی سنجید تا شاید بتوان پیشرفت در آینده را قابل پیش بینی و برنامه ریزی کرد و یا آیا فقر در فرآیند رشد هوش تأثیر دارد؟

  این فایل حدود 75 صفحه است و با فرمت ورد بوده  و شما می توانید آن را ویرایش نمایید.

پروژه بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیر آموز

فهرست مطالب :

 

عنوان :                                                                                                                                                   صفحه:

فصل اول :

طرح تحقیق ..................................................................................................................... 1

مقدمه    ............................................................................................................................. 1

بیان مسئله ...................................................................................................................... 6

اهداف تحقیق ................................................................................................................... 7

اهمیت و ضرورت تحقیق ............................................................................................... 8

فرضیه های تحقیق ........................................................................................................ 9

تعاریف .......................................................................................................................... 10

روش تحقیق ................................................................................................................. 12

روش جمع آوری اطلاعات ........................................................................................... 13

فصل دوم : ادبیات تحقیق

ادبیات تحقیق ................................................................................................................ 14

کارکردهای خانواده....................................................................................................... 14

انواع خانواده از بعد تربیتی........................................................................................ 17

روابط و نظام ارزشی خانواده ................................................................................... 19

تاریخچه کودکان استثنائی ......................................................................................... 20

خصوصیات دانش آموزان دیر آموز........................................................................... 21

ملاکهای تشخیص دیرآموزان....................................................................................... 22

طبقه بندی عقب ماندگان ذهنی ................................................................................... 23

علل عقب ماندگی ذهنی ................................................................................................ 26

فصل سوم : روش تحقیق

نوع تحقیق .................................................................................................................... 40

جامعه و نمونه آماری پژوهش ................................................................................... 41

روش نمونه گیری ........................................................................................................ 41

ابزار اندازه گیری ......................................................................................................... 43

روش جمع آوری اطلاعات ........................................................................................... 43

شاخص اعبار روائی .................................................................................................... 44

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها

تجزیه و تحلیل داده ها ................................................................................................ 46

فصل پنجم :  نتیجه گیری و پیشنهادات

یافته ها و پیشنهادات.................................................................................................... 61

پیشنهادات این پژوهش ............................................................................................... 64

محدودیت های تحقیق .................................................................................................. 66

فهرست منابع ................................................................................................................ 67

 

ضمائم ............................................................................................................................ 69

.

طرح تحقیق

عنوان اصلی

"بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دیرآموزان"

مقدمه

عقب ماندگی ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعّالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند.

بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است. اجتماع برای مصلحت، تعصب یا سالم سازی بعضی افراد را تحمل کرده، عده ای را محبوس می ساخت یا به مرگ محکوم می نمود.

از مجموعه مدارک به دست آمده چنین استنباط می شود که تا قرن هجدهم این افراد مورد توجه و لطف نبوده و حتی پزشکان از پذیرفتن درمان آنان خودداری می کردند. (میلانی نو، 7 ص 23) و زمانی تصور می شود بعضی بچه ها زرنگ و برخی تنبل هستند. همچنین تصور می شود که بچه های زرنگ پرتلاش هستند و دیگران چنین نیستند. هرچه آموزش و پرورش عمومی بیشتر گسترش می یابد این اشتباه مشخص تر می شود. صاحب نظران در آموزش و پرورش با سئوالاتی از این قبیل مواجه هستند که آیا افراد با توانایی های خاص متولد شده اند؟ آیا این توانائی ها را می توان در سال های اولیه زندگی سنجید تا شاید بتوان پیشرفت در آینده را قابل پیش بینی و برنامه ریزی کرد و یا آیا فقر در فرآیند رشد هوش تأثیر دارد؟ (فروغی 1373 ص 31)

تفاوت های فردی دانش آموزان، که حاکی از وجود قضاوت در توانایی های آنان است، از مهمترین اصول و مواردی است که همیشه باید در آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد. از جمله توانایی های متفاوت کودکان که موجب تفاوت عمده بین عملکرد آنان می شود، توانایی های شناختی و از جمله هوش است که میزان آن در همه افراد یکسان نیست، در نتیجه باید به آن توجه خاصی مبذول شود. زیرا نوع و سرعت آموزش باید با توانمندی های شناختی دانش آموزان هماهنگ شود.

قشر نسبتاً وسیعی از دانش آموزان مدارس عادی، که در عین تفاوت هوشی بارز با دیگر دانش آموزان در کنار سایر کودکان می نشیند و از امکانات مشابه آنان در مدارس بهره می برند دانش آموزان دیرآموزند. (توکلی 1376 ص 51)

خانواده به عنوان مهمترین گروه اجتماعی که کودک معلول عضوی از آن است، در تحول ساختهای شناختی اجتماعی و عاطفی کودک نقش بسزایی ایفا می کند. نقش خانواده در امر آموزش کودکان استثنایی و بخصوص عقب مانده ذهنی بسیار خطیر و مهم است. برای مثال خانواده ای که کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دارد محتاج اطلاعات و مهارتهای متفاوتی از خانواده ای که کودک نابینا دارد می باشد (ماهنامه ی آموزشی- تربیتی پیوند، سال 1375 ص 30)

به طوری که آمارهای بین المللی نشان می دهد در هر جامعه ای بیش از ده درصد کودکان با ویژگی های متفاوتی نسبت به سایر کودکان متولد شدند و از نظر ذهنی و یا جسمی با کودکان عادی تفاوت دارند این گروه از کودکان، تحت عنوان کودکان استثنایی مورد توجه مسئولان تعلیم و تربیت همه کشورها هستند و تاکنون برای آموزش و پرورش آنان برنامه های خاصی تدوین گردیده است.

البته برای هر دسته از این کودکان به تناسب وضع جسمی برنامه ریزی خاصی باید صورت گیرد و روش های خاصی برای آموزش و پرورش آنان اجرا شود. اما آنچه باید در مورد همه آنان در نظر باشد این است که آنان نیز مانند دیگر افراد از حقوق انسانی بهره مند بوده و از این جهت هیچ تفاوتی با سایر کودکان ندارند. (افروز، 1367, ص 10)

 

بیان مسأله

آیا خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز نقشی دارد؟

نهاد خانواده در مجموعه نهادهای جامعه از نظر اندازه کوچکترین واحد ولی از نظر اعتبار و اثربخشی والاترین و عظیم ترین نهاد اجتماعی است و بدون تردید اساس تحول از خانواده آغاز می شود و بسیار ساده اندیشی است که تمام بار سنگین تعلیم و تربیت را به دوش مدرسه بیافکنیم و نقش خانواده و کارکردهای اساسی این نهاد مقدس را مورد توجه قرار ندهیم کودکان و نوجوانان کشور ما با مشکلات روحی و روانی روبرو هستند و قسمت اعظم این فشارها به خانواده و والدین و روابط آنها باهم و فرزندان برمی گردد. و این خانواده ها هستند که در این زمینه بهترین حلّال مشکلات فرزندانشان هستند و با بینش و درک صحیح است که می توانند در جهت موفقیت و آگاهی دقیق فرزندانشان را یاری نمایند و قدرت درک خود آنها و مشکلاتشان را داشته باشند. (مازلو، آبراهام- نظرات مازلو و رابطه آن با نقش معلمان و مربیان و اولیاء آموزشی، ص 135)

 

اهداف تحقیق

از آنجایی که نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی فرزندان نقش بسیار اساسی و مهم در زندگی فرد است و خانواده کانون پرورش نسل آینده است در این کانون نهال ارزشهای انسانی که بذر آنها در لحظه آفرینش در ضمیر آدمیان پاشیده شده است باید رشد و نمو کرده درخت انسانیت به بار نشیند از این رو هیچ یک از نهادهای اجتماعی نقشی را که خانواده در ساختار فکری، شخصیتی، روحی، اخلاقی انسان دارد نمی توانند ایفا کنند. با توجه به رشد روزافزون جمعیت و پیچیده شدن جامعه و اینکه سه چهارم اوقات بچه ها در نزد خانواده ها سپری می شود باید به بررسی نقش خانواده و کارکردهای اساسی این نهاد مقدس توجه خاص مبذول داشت. (شهرآرا، سال 1373، ص 45)

با توجه به مطالب ذکر شده متأسفانه در این منطقه والدین آن چنانکه باید و شاید از جایگاه ویژه خود در ارتباط با تعلیم و تربیت فرزندان استثنایی آگاهی ندارند و حتی آن دسته ای هم که تا حدودی از این امر مطلع هستند از شیوه های صحیح رفتار و برخورد با فرزند خود مخصوصاً در امر آموزش اطلاعات چندانی ندارند. ارتباط بیشتر مربی با والدین و شناخت خانواده کودک ناتوان این امکان را می دهد که در امر آموزش تفاوت های فردی بیش از پیش مدنظر داشته و در مواردی که والدین نیاز به راهنمایی دارند از شیوه های تربیتی صحیح استفاده کنند و هدف اصلی من از این تحقیق شناخت و نقش خانواده و کمک هرچه بیشتر به امر آموزش فرزندان آنهاست.

.

.

.

نتیجه گیری و پیشنهادات

«یافته ها و پیشنهادات» با توجه به نتایج به دست آمده می توان چنین اظهار نمود که بین سطح درآمد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز رابطه بسیار زیادی وجود دارد. به عبارتی ساده تر هرچه سطح درآمد خانواده بیشتر باشد فرزندان آنها نیز از پیشرفت تحصیلی بهتری برخوردارند چرا که با ایجاد فضای آموزشی مناسب و تهیه امکانات و ملزومات آموزشی به نوعی سرمایه گذاری بلندمدت و مطمئن تر نموده است که این امکان در خانواده های طبقات پایین تر از نظر مالی کمتر اتفاق می افتد. البته فرزندانی باهوش و تیزهوش و دارای پیشرفت تحصیلی در خانواده های کم درآمدتر نیز دیده شده است و نمی توان منکر این قضیه شد. ولی چون این نمونه ها بسیار اندک هستند نسبت به فرزندان افرادی که درآمد خوبی دارند لذا می توان آن را عمومیت داد و آنچه که قابل تعمیم به جامعه می باشد با توجه به نتایج به دست آمده و تأیید فرضیه مورد نظر می توان ادعا کرد که درآمد خانواده در پیشرفت تحصیلی بسیار مفید و مؤثر است لذا احتمال عکس این قضیه نیز مصداق دارد که قابل اغماض و چشم پوشی نمی باشد. آنچه به عنوان یافته و پیشنهاد می گردد، اینکه برنامه ریزان مسائل آموزشی باید در برنامه ریزی کلان جامعه مناطقی را که محرومند و از نظر مالی ضعیف ترند به نحوی تحت پوشش و آموزش رایگان و اجباری قرار دهند تا نشود عمق وسیع بین طبقات برخوردار و عدم برخوردار را با قرار دادن امکانات آموزشی مناسب و معلمین مجرب خلاء ای را که به وسیله کمی درآمد خانواده ها ایجاد شده است تحت شعاع قرار دهد. و دانش آموزان حتی الامکان ملزومات آموزشی متناسب برخوردار گردند با توجه به نتایج حاصله می توان گفت که تقریباً اکثریت نمونه های مورد سئوال مسئله سواد تحصیلات افراد خانواده را عامل مهم و تعیین کننده پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز دانسته و در این ارتباط با اطمینان بالا می توان بیان داشت: بین تحصیلات خانواده و پیشرفت تحصیلی فرزندان مرزی آنها رابطه وجود دارد از این رو فرضیه مورد نظر در سطح خیلی بالا مورد تأیید قرار گرفته است. به عبارتی دیگر می توان گفت که لازمه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز و کلاً دانش آموزان داشتن سواد و تحصیلات خانواده ها می باشد. به تجربه نیز مشاهده شده است که اکثر افرادی که درجات علمی موفق را طی نموده اند والدین آنها تحصیل کرده و باسواد بوده اند البته مسئله وراثت، علاقه و انگیزه به فراگیری علم و دانش، شرایط آموزشی مناسب و... نیز بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. به همین دلایل در خانواده های بی سواد و سطح پایین تحصیلات دانش آموزان کمتری از لحاظ پیشرفت تحصیلی مشاهده شده است لذا به عنوان یافته پیشنهاد می گردد، اگر چنانچه مسئولان همچنان که بر امر سوادآموزی تأکید دارند مصرانه به این امر مهم و اساسی همت ورزند و خانواده ها نیز خود را ملزم به استقبال از این هم بدانند این قضیه در آینده نه چندان دور به وقوع خواهد پیوست و برنامه ریز آموزشی کشور نیز حداقل آموزش عمومی را اجباری نمایند تا فرزندان که پدران و مادران فردایند خدای ناکرده افرادی بی سواد نباشند که نسل بعدی دچار ضرر و زیان و خسارت نسل امروزی نگردد.

.

.

این فایل دارای پرسشنامه می باشد .



فوبی خاص

فوبی خاص

بشر در مسیر تکامل برای مقابله و تسلط برآن به ابزارهای قاطعی مجهز شده است که هر یک برای بقای او اهمیت بسیاری داشته‌اند. زمانی که این ویژگی‌ها را بررسی می کنیم، حیاتی  بودن بعضی از آنها عجیب به نظر می‌رسد زیرا که احساس ناشی از آنها چندان خوشایند نیست و با پیش فرض نه چندان صحیح ما که « هر چه خوشایندتر است اهمیت بیشتری در بقای ما دارد» جور در نمی‌آید. احساس‌هایی چون درد بیماری و حتی ترس از جملة این ویژگی‌های ناخوشایند اما بسیار حیاتی می‌باشند. و قطعاً در گونه ما کسانی که فاقد یکی از این ویژگیها بوده‌اند، از بین رفته‌اند. 

  مقاله فوبی (هراس) خاص

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست مطالب
مقدمه
تعریف فوبیا
بررسی منابع فارسی
همه‌گیری شناسی
سبب شناسی
           1- دیدگاه زیست شناختی
         2- دیدگاه روان‌پویایی
          3-دیدگاه رفتارگرایی
تشخیص 
           ملاک‌های تشخیصی DSM-IV برای فوبی خاص
ویژگی‌های بالینی
درمان
         1- دیدگاه زیست شناسی
         2- دیدگاه روان‌پویایی
          3- دیدگاه رفتارگرایی
          4- سایر روش‌های درمانی
مقالات اینترنتی 
          حقایقی دربارة فوبیا
          فوبی‌ها (عجیب اما ساده )
منابع فارسی ـ منابع انگلیسی
 
مقدمه:
بشر در مسیر تکامل برای مقابله و تسلط برآن به ابزارهای قاطعی مجهز شده است که هر یک برای بقای او اهمیت بسیاری داشته‌اند. زمانی که این ویژگی‌ها را بررسی می کنیم، حیاتی  بودن بعضی از آنها عجیب به نظر می‌رسد زیرا که احساس ناشی از آنها چندان خوشایند نیست و با پیش فرض نه چندان صحیح ما که « هر چه خوشایندتر است اهمیت بیشتری در بقای ما دارد» جور در نمی‌آید. احساس‌هایی چون درد بیماری و حتی ترس از جملة این ویژگی‌های ناخوشایند اما بسیار حیاتی می‌باشند. و قطعاً در گونه ما کسانی که فاقد یکی از این ویژگیها بوده‌اند، از بین رفته‌اند. 
همانطور که گفته شد ترس، از این ویژگی‌های حیاتی است و بشر به کمک آن از خطرات زیانبار محیط اجتناب نموده بقای خویش را حفظ نموده است. 
« در سال 1872 داروین متوجه شد که انسان و حیوانات، هیچان را با حالتهای مختلف نشان می‌دهند، به عقیدة او، این حالت پدیده‌ای عالگمیر می‌باشد و در تمام فرهنگ‌ها یکسان است.»   زمانی که فوبی را به عنوان یک ترس تعریف می نماییم به آن اهمیت بقایی می‌بخشیم اما معتقدیم این ویژگی به انحراف کشیده شده است. زیرا در ادامة تعریف می‌آوریم که این ترس، شدید، غیر منطقی و غیر طبیعی است و مانع از انجام فرآیندهای حیاتی دیگر در فرد می‌شود، که این برخلاف جهت بقا می‌باشد. 
بنابراین شناخت و در نتیجه درمان فوبی که یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی است، با  اهمیت جلوه می‌نماید. 
در این پژوهش کوتاه کوشش شده که نگاهی هر چند اجمالی به اختلال فوبی و بویژه فوبی ـ خاص انداخته شود. بنابراین ابتدا از تعریف فوبی و مفاهیم وابسته آغاز شده تا خواننده برای ورود به بحث، آشنایی پایه‌ای کسب نماید. آنگاه به سراغ منابع فارسی که این اختلال را دقیق‌تر مورد بررسی قرار داده‌اند، می‌رویم.
 در پایان نیز سه مقاله اینترنتی به همراه ترجمة آن ارائه شده به امید انکه در جهت تشریح این اختلال و روش‌های درمانی آن گامی هر چند کوچک برداشته شده باشد. 
 
تعریف فوبیا ( هراس)
 
هراس: ترس یا بیزاری غیر طبیعی و یا شدید از چیزی.  
هراس: ترس غیر منطقی، غیر طبیعی و دائمی از یک شئ یا موقیعت خاص. 
هراس: هر ترس یا دلهرة غیر طبیعی دائمی: همچنین، واژه‌ای که حاکی از ترس یا انزجار غیر طبیعی است. 
هراس ساده، هراس از اشیاء اما نه از موقعیت‌ها ( گذر هراسی ) یا ( نه ) از اعمال. (هراس، اجتماعی ) مانند ترس از سگ، گربه، موش، عنکبوت، خون و زخم، هراس از مکان بسته، هراس از بلندی، و مسافرت هوایی؛ هراس اجتماعی، هراس از اعمال، و نه از موقعیت‌ها ( گذر هراسی )یا (نه ) از اشیاء ( هراس ساده)، که در آن فرد از تحقیر و شرمندگی می‌ترسد. به عنوان مثال( ترس از سخنرانی در جمع یا خوردن یا استفاده ازتوالت عمومی. 
هراس: یک اصطلاح یونانی برای ترس یا دلهره: بر اساس این ریشه‌شناسی، به هراسهای خاص بدرستی اسامی با ریشة یونانی داده شده است، به عنوان مثا، پیروفوبیا = ترس از آتش، نیکتوفوبیا = ترس از تاریکی، و غیره. در شیوة روانپزشکی استاندارد، یک واکنش پیش از آنکه بدرستی بعنوان یک هراس( فوبی ) طبقه‌بندی گردد نیازمند فاکتورهای متعددی است. بویژه اینکه، ترس می‌بایست دائمی و شدید باشد، یک نیاز اجباری به گریز یا اجتناب از موقعیت یا شی، هراس‌زا وجود داشته باشد و ترس می‌بایست غیر منطقی باشد و بر پایة قضاوت درستی استوار نباشد.  
.Pholia ( Fo be -a )
فوبی، هراس، فوبی عبارتست از ترس شدید و رجعت کننده‌ای که دلیل منطقی برای آن نمی‌توان پیدا کرد. فوبوس (Phobos ) نخستین بار در لغت طبی دو هزار سال قبل در رم در تعریف ترس از آب  (Hydrophobia ) که از علائم هاری قلمداد شده است به کار رفت. هر چند این واژه تا قرن نوزدهم وارد روانپزشکی نشد، معهذا ترس فوبیک و رفتار فوبیک در مقالات طبی پیش از آن بسیار دیده می‌شود. بقراط به دو بیمار فوبیک اشاره کرده است که یکی با شندیدن صدای نی دچار « وحشت » می شد و دومی از نزدیک شدن به کم عمق‌ترین چاله‌ها دچار هراس می‌گردید. لغت فوبی در قرن نوزده عمومیتی یافت و نخستین بار در سال 1848 در یک فرهنگ  پزشکی « Syphilophobia »   به معنی « ترس شدید از سفلیس » که منجر به حصول علائم خیالی بیماری می‌گردد، ظاهر شد. 
 از اواخر قرن نوزدهم تضاد مداومی در ارتباط  فوبی‌ها با سایر امراض روانی در مقالات طبی به چشم می‌خورد. ژانه و کرپلین گاهی از فوبی‌ها و وسواس طوری صحبت می‌کنند که گویی آنها مترادف هم هستند. فوبی‌ها با ترس‌های معمولی از نظر شدت، طول مدت، غیر طبیعی بودن و ایجاد ناتوانی به خاطر امتناع از موقعیت‌های ایجاد کنندة فوبی مشخص هستند. فوبی‌ها ممکن است منفرد یا متعدد باشند. ترس از حیوانات احتمالاً شایع‌ترین نوع فوبی منفرد، یا اقلاً شایع‌ترین نوعی است که مورد مطالعه قرار گرفته است.
 . Phelia, simpleفوبی ساده. در طبقه‌بندی DSM-III-R فوبی ساده طبقة ته مانده‌ای است که سایر انواع فوبی را، که شامل گذرهراسی و فوبی اجتماعی نمی‌گردند، برمی‌گیرد. نمونه کلاسیک فوبی ساده ترس شدید و غیر منطقی از عنکوب است. زنها بیشتر از مردها مبتلا به فوبی ساده هستند، هراس از موش نمونة مشهور از این فوبی در زن‌هاست. اشیاء وموقیعت‌های زیر به ترتیب نزولی شایع‌ترین انواع فوبی ساده را به وجود می‌آورند: حیوانات، طوفان، بلندی، بیماری، زخمی‌شدن، و مرگ:  
 حال می بایست بعضی مفاهیم مرتبط با فوبی ( هراس ) را نیز تعریف نماییم : 
 Fear  یا ترس، از کلمة انگلیسی قدیمی Faer به معنی خطر ناگهانی مشتق شده است. این ترس، قابل توجیه و خطر ایجاد کنندة آن، ذاتی، واقعی و معلوم است. 
 ترس متناسب با خطر است، و گاهی اگر ضرورت فرار از آسیب وجود داشته باشند. مفید هم هست. 
 Anxiety  اضطراب، از کلمة Anxiua ، به معنی احساس فشردگی در قفسة سینه ریشه می‌گیرد. اضطراب به ترس بدون منشاء مشخص اطلاق می شود؛ یعنی شخص نمی‌داند چرا می‌ترسد، و یا ترس او نسبت به خطر، نامتناسب به نظر می‌رسد. بیمار، غالباً با احساس تنگی که در قفسه سینه می‌کند، اظهار می‌دارد: « فقط احساس می‌کند مضطربند.»
 Panic ] وحشت زدگی که در این کتاب هراس ترجمه شده است. [
به اوج حالت ترس اطلاق می‌شود. این اصطلاح از کلمة Pan، الهة روستایی یونان باستان مشتق می‌گردد. « پان » گاهی یک الهة قهرمان است که از گوسفندان و شبانها مراقبت می کند و عاشق موسیقی است. اما گاهی هم موجب زهره ترک شدن مردم می‌گردد. خلاصه، « پان » نعمت مرکبی است؛ همانند وحشت زدگی در یک آتش سوزی، ممکن است شما را به سوی در خروجی و یا اشتباهاً به سوی در عوضی براند.  
 جملة وحشت‌زدگی دورة مجزایی است که در آن شروع ناگهانی نگرانی شدید، ترس، یا وحشت اغلب همراه با احساس مرگ قریب الوقوع وجود دارد، در ضمن این حملات علائمی نظیر تنگی نفس، تپش قلب، احساس درد یا ناراحتی در قفسة سینه، خنگی و ترس از دیوانه شدن.  از دست دادن کنترل، ظاهر می‌شود: 

فوبی خاص

فوبی خاص

بشر در مسیر تکامل برای مقابله و تسلط برآن به ابزارهای قاطعی مجهز شده است که هر یک برای بقای او اهمیت بسیاری داشته‌اند. زمانی که این ویژگی‌ها را بررسی می کنیم، حیاتی  بودن بعضی از آنها عجیب به نظر می‌رسد زیرا که احساس ناشی از آنها چندان خوشایند نیست و با پیش فرض نه چندان صحیح ما که « هر چه خوشایندتر است اهمیت بیشتری در بقای ما دارد» جور در نمی‌آید. احساس‌هایی چون درد بیماری و حتی ترس از جملة این ویژگی‌های ناخوشایند اما بسیار حیاتی می‌باشند. و قطعاً در گونه ما کسانی که فاقد یکی از این ویژگیها بوده‌اند، از بین رفته‌اند. 

  مقاله فوبی (هراس) خاص

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست مطالب
مقدمه
تعریف فوبیا
بررسی منابع فارسی
همه‌گیری شناسی
سبب شناسی
           1- دیدگاه زیست شناختی
         2- دیدگاه روان‌پویایی
          3-دیدگاه رفتارگرایی
تشخیص 
           ملاک‌های تشخیصی DSM-IV برای فوبی خاص
ویژگی‌های بالینی
درمان
         1- دیدگاه زیست شناسی
         2- دیدگاه روان‌پویایی
          3- دیدگاه رفتارگرایی
          4- سایر روش‌های درمانی
مقالات اینترنتی 
          حقایقی دربارة فوبیا
          فوبی‌ها (عجیب اما ساده )
منابع فارسی ـ منابع انگلیسی
 
مقدمه:
بشر در مسیر تکامل برای مقابله و تسلط برآن به ابزارهای قاطعی مجهز شده است که هر یک برای بقای او اهمیت بسیاری داشته‌اند. زمانی که این ویژگی‌ها را بررسی می کنیم، حیاتی  بودن بعضی از آنها عجیب به نظر می‌رسد زیرا که احساس ناشی از آنها چندان خوشایند نیست و با پیش فرض نه چندان صحیح ما که « هر چه خوشایندتر است اهمیت بیشتری در بقای ما دارد» جور در نمی‌آید. احساس‌هایی چون درد بیماری و حتی ترس از جملة این ویژگی‌های ناخوشایند اما بسیار حیاتی می‌باشند. و قطعاً در گونه ما کسانی که فاقد یکی از این ویژگیها بوده‌اند، از بین رفته‌اند. 
همانطور که گفته شد ترس، از این ویژگی‌های حیاتی است و بشر به کمک آن از خطرات زیانبار محیط اجتناب نموده بقای خویش را حفظ نموده است. 
« در سال 1872 داروین متوجه شد که انسان و حیوانات، هیچان را با حالتهای مختلف نشان می‌دهند، به عقیدة او، این حالت پدیده‌ای عالگمیر می‌باشد و در تمام فرهنگ‌ها یکسان است.»   زمانی که فوبی را به عنوان یک ترس تعریف می نماییم به آن اهمیت بقایی می‌بخشیم اما معتقدیم این ویژگی به انحراف کشیده شده است. زیرا در ادامة تعریف می‌آوریم که این ترس، شدید، غیر منطقی و غیر طبیعی است و مانع از انجام فرآیندهای حیاتی دیگر در فرد می‌شود، که این برخلاف جهت بقا می‌باشد. 
بنابراین شناخت و در نتیجه درمان فوبی که یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی است، با  اهمیت جلوه می‌نماید. 
در این پژوهش کوتاه کوشش شده که نگاهی هر چند اجمالی به اختلال فوبی و بویژه فوبی ـ خاص انداخته شود. بنابراین ابتدا از تعریف فوبی و مفاهیم وابسته آغاز شده تا خواننده برای ورود به بحث، آشنایی پایه‌ای کسب نماید. آنگاه به سراغ منابع فارسی که این اختلال را دقیق‌تر مورد بررسی قرار داده‌اند، می‌رویم.
 در پایان نیز سه مقاله اینترنتی به همراه ترجمة آن ارائه شده به امید انکه در جهت تشریح این اختلال و روش‌های درمانی آن گامی هر چند کوچک برداشته شده باشد. 
 
تعریف فوبیا ( هراس)
 
هراس: ترس یا بیزاری غیر طبیعی و یا شدید از چیزی.  
هراس: ترس غیر منطقی، غیر طبیعی و دائمی از یک شئ یا موقیعت خاص. 
هراس: هر ترس یا دلهرة غیر طبیعی دائمی: همچنین، واژه‌ای که حاکی از ترس یا انزجار غیر طبیعی است. 
هراس ساده، هراس از اشیاء اما نه از موقعیت‌ها ( گذر هراسی ) یا ( نه ) از اعمال. (هراس، اجتماعی ) مانند ترس از سگ، گربه، موش، عنکبوت، خون و زخم، هراس از مکان بسته، هراس از بلندی، و مسافرت هوایی؛ هراس اجتماعی، هراس از اعمال، و نه از موقعیت‌ها ( گذر هراسی )یا (نه ) از اشیاء ( هراس ساده)، که در آن فرد از تحقیر و شرمندگی می‌ترسد. به عنوان مثال( ترس از سخنرانی در جمع یا خوردن یا استفاده ازتوالت عمومی. 
هراس: یک اصطلاح یونانی برای ترس یا دلهره: بر اساس این ریشه‌شناسی، به هراسهای خاص بدرستی اسامی با ریشة یونانی داده شده است، به عنوان مثا، پیروفوبیا = ترس از آتش، نیکتوفوبیا = ترس از تاریکی، و غیره. در شیوة روانپزشکی استاندارد، یک واکنش پیش از آنکه بدرستی بعنوان یک هراس( فوبی ) طبقه‌بندی گردد نیازمند فاکتورهای متعددی است. بویژه اینکه، ترس می‌بایست دائمی و شدید باشد، یک نیاز اجباری به گریز یا اجتناب از موقعیت یا شی، هراس‌زا وجود داشته باشد و ترس می‌بایست غیر منطقی باشد و بر پایة قضاوت درستی استوار نباشد.  
.Pholia ( Fo be -a )
فوبی، هراس، فوبی عبارتست از ترس شدید و رجعت کننده‌ای که دلیل منطقی برای آن نمی‌توان پیدا کرد. فوبوس (Phobos ) نخستین بار در لغت طبی دو هزار سال قبل در رم در تعریف ترس از آب  (Hydrophobia ) که از علائم هاری قلمداد شده است به کار رفت. هر چند این واژه تا قرن نوزدهم وارد روانپزشکی نشد، معهذا ترس فوبیک و رفتار فوبیک در مقالات طبی پیش از آن بسیار دیده می‌شود. بقراط به دو بیمار فوبیک اشاره کرده است که یکی با شندیدن صدای نی دچار « وحشت » می شد و دومی از نزدیک شدن به کم عمق‌ترین چاله‌ها دچار هراس می‌گردید. لغت فوبی در قرن نوزده عمومیتی یافت و نخستین بار در سال 1848 در یک فرهنگ  پزشکی « Syphilophobia »   به معنی « ترس شدید از سفلیس » که منجر به حصول علائم خیالی بیماری می‌گردد، ظاهر شد. 
 از اواخر قرن نوزدهم تضاد مداومی در ارتباط  فوبی‌ها با سایر امراض روانی در مقالات طبی به چشم می‌خورد. ژانه و کرپلین گاهی از فوبی‌ها و وسواس طوری صحبت می‌کنند که گویی آنها مترادف هم هستند. فوبی‌ها با ترس‌های معمولی از نظر شدت، طول مدت، غیر طبیعی بودن و ایجاد ناتوانی به خاطر امتناع از موقعیت‌های ایجاد کنندة فوبی مشخص هستند. فوبی‌ها ممکن است منفرد یا متعدد باشند. ترس از حیوانات احتمالاً شایع‌ترین نوع فوبی منفرد، یا اقلاً شایع‌ترین نوعی است که مورد مطالعه قرار گرفته است.
 . Phelia, simpleفوبی ساده. در طبقه‌بندی DSM-III-R فوبی ساده طبقة ته مانده‌ای است که سایر انواع فوبی را، که شامل گذرهراسی و فوبی اجتماعی نمی‌گردند، برمی‌گیرد. نمونه کلاسیک فوبی ساده ترس شدید و غیر منطقی از عنکوب است. زنها بیشتر از مردها مبتلا به فوبی ساده هستند، هراس از موش نمونة مشهور از این فوبی در زن‌هاست. اشیاء وموقیعت‌های زیر به ترتیب نزولی شایع‌ترین انواع فوبی ساده را به وجود می‌آورند: حیوانات، طوفان، بلندی، بیماری، زخمی‌شدن، و مرگ:  
 حال می بایست بعضی مفاهیم مرتبط با فوبی ( هراس ) را نیز تعریف نماییم : 
 Fear  یا ترس، از کلمة انگلیسی قدیمی Faer به معنی خطر ناگهانی مشتق شده است. این ترس، قابل توجیه و خطر ایجاد کنندة آن، ذاتی، واقعی و معلوم است. 
 ترس متناسب با خطر است، و گاهی اگر ضرورت فرار از آسیب وجود داشته باشند. مفید هم هست. 
 Anxiety  اضطراب، از کلمة Anxiua ، به معنی احساس فشردگی در قفسة سینه ریشه می‌گیرد. اضطراب به ترس بدون منشاء مشخص اطلاق می شود؛ یعنی شخص نمی‌داند چرا می‌ترسد، و یا ترس او نسبت به خطر، نامتناسب به نظر می‌رسد. بیمار، غالباً با احساس تنگی که در قفسه سینه می‌کند، اظهار می‌دارد: « فقط احساس می‌کند مضطربند.»
 Panic ] وحشت زدگی که در این کتاب هراس ترجمه شده است. [
به اوج حالت ترس اطلاق می‌شود. این اصطلاح از کلمة Pan، الهة روستایی یونان باستان مشتق می‌گردد. « پان » گاهی یک الهة قهرمان است که از گوسفندان و شبانها مراقبت می کند و عاشق موسیقی است. اما گاهی هم موجب زهره ترک شدن مردم می‌گردد. خلاصه، « پان » نعمت مرکبی است؛ همانند وحشت زدگی در یک آتش سوزی، ممکن است شما را به سوی در خروجی و یا اشتباهاً به سوی در عوضی براند.  
 جملة وحشت‌زدگی دورة مجزایی است که در آن شروع ناگهانی نگرانی شدید، ترس، یا وحشت اغلب همراه با احساس مرگ قریب الوقوع وجود دارد، در ضمن این حملات علائمی نظیر تنگی نفس، تپش قلب، احساس درد یا ناراحتی در قفسة سینه، خنگی و ترس از دیوانه شدن.  از دست دادن کنترل، ظاهر می‌شود: 

مقاله تاثیر محیط بر خلاقیت کودکان

مقاله تاثیر محیط بر خلاقیت کودکان

بعضی از محیط‌ها برای یادگیری، انگیزه‌ای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و مؤثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند. 
عوامل سازندة محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول می‌کنیم و در حیطة توانایی آنهاست. 
برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان استفاده محصول آشنا بوده و خصوصیات آن را مشخص کنیم تا در انتخاب فرم، عملکرد، جنس و مسایل دیگر مربوط به طراحی محصول مواردی برگزیده شوند که بیشترین سازگاری با محیط و عناصر وابسته به آنها از جلمه اشیاء پیرامون محصول و استفاده‌گر را داشته باشد. 
  مقاله تاثیر محیط بر خلاقیت کودکان

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست مطالب
مقدمه ۵
تشریح خصوصیات محیط استفاده ۵
تاثیرات محیط بر محصول ۶
دستهای آلودة کودک ۷
تاثیرات محصول بر محیط ۸
نتیجه‌گیری ۱۰
استراتژی بازاریابی هدف ۱۲
آنالیز کارکرد عملی ۱۲
الف) آنالیز کارکرد جسمی (ارگونومی) ۱۲
توصیه های ارگونومی ۱۴
نیازهای ایمنی ۱۵
نیازهای بهداشتی ۱۶
آنتروپومتری ۱۷
عملکرد ارگونومیکی رنگ ۲۳
الف- ایمنی ۲۳
ب- قابلیت دیده شدن ۲۴
ج- دوام و بقای ظاهری محصول ۲۴
د- هویت و شناسایی ۲۵
هـ- سازگاری ۲۵
و- تعمیر و نگهداری ۲۶
ب- آنالیز فنی ۲۶
آنالیز کارکرد زیبایی شناسی (استتیک): ۲۷
گشتالت در محصول ۲۸
انرژی تصویری محصول ۲۹
عملکرد ساختاری رنگ ۳۰
الف- کانون توجه ۳۰
ب- تفرق و تجمع ۳۱
ج- تناسب و تعیین وضع ۳۱
بررسی تاثیرات بصری رنگ در محصول ۳۲
نتیجه‌گیری ۳۵
ابزار نقاشی کودکان ۳۶
آنالیز ساختار ۳۸
چک لیست طراحی ۴۲
منابع و مآخذ ۴۴
بعضی از محیط‌ها برای یادگیری، انگیزه‌ای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و مؤثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند. 
عوامل سازندة محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول می‌کنیم و در حیطة توانایی آنهاست. 
برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان استفاده محصول آشنا بوده و خصوصیات آن را مشخص کنیم تا در انتخاب فرم، عملکرد، جنس و مسایل دیگر مربوط به طراحی محصول مواردی برگزیده شوند که بیشترین سازگاری با محیط و عناصر وابسته به آنها از جلمه اشیاء پیرامون محصول و استفاده‌گر را داشته باشد. 
تشریح خصوصیات محیط استفاده: 
اتاق کودک به واسطة استفاده‌ای که از آن می‌شود، دارای خصوصیات خاصی است که در اینجا به بررسی آن می‌پردازیم: 
1- اتاق کودک، اتاقی است که در حدود 12 متر یا حدود 2*3 محسوب می‌شود. 
2- دمای اتاق همواره متعادل است و از سرد و گرم شدن بیش از حد آن جلوگیری می‌شود. 
3- حتی الامکان آفتاب گیر انتخاب می‌شود و نور خورشید به داخل اتاق می‌تابد. 
4- کودک در اتاق خود احساس آرامش کرده و آنجا را حیطة قلمرو خود می‌داند. 
5- در اتاق وی، معمولاً انواع و اقسام اسباب بازیها مشاهده می‌شود. 
6- رنگ اتاق کودک معمولاً با دیگر اتاق‌ها متفاوت است و با توجه به جنسیت کودک، دیوارها رنگ آمیزی می‌شوند. 
7- لوستر، تابلوها و وسایل فانتزی و کودکانه در اتاق وی استفاده می شود.
8- والدین سعی می‌کنند، حتی الامکان وسایل اتاق کودکشان قابل شستشو باشد. 
تاثیرات محیط بر محصول: 
تاثیرات بصری: 
- چهار گوش بودن اتاق و صاف بودن دیوارها
- ابعاد اتاق کودک 
- وجود وسایل فانتزی و کودکانه در اتاق کودک 
- رنگ اتاق 
  تاثیرات فیزکی و شیمیایی: 
- ایجاد ضربه به محصول از جانب کودک یا حین حمل و نقل
باید توجه داشت که این محصول توسط گروه سنی 4 تا 6 سال استفاده می‌شود و این گروه مایل به حرکت، جنبش و بازی می‌باشند، در نتیجه ممکن است محصول با صدماتی روبه رو شود. 
 
- رطوبت
این محصول معمولاً سر و کاری با محیط مرطوب ندارد و قابلیت شستشوی محصول بستگی به جنس آن دارد. 
- مواد رنگی (ابزارهای کار و نقاشی)
خود مواد رنگی و ابزارهای نقاشی، کاردستی و خمیر بازی نیز می توانند عاملی برای آلودگی و آسیب رسی به محصول باشند. 
- دستهای آلودة کودک: 
کودکان به علت شیطنت و کنجکاوی غالباً آلودگی‌های مختلفی را از طریق دستهای خود به محصول منتقل می‌نمایند. این آلودگی‌ها به طور عمده شامل آلودگی‌های خوراکی و غیر خوراکی است. آلودگی‌های خوراکی مانند شکلاتها معمولاً ذرات چربی و نشاسته بر محصول باقی می‌گذارند که معمولاً به وسیلة آب و مواد شوینده قابل نظافت است ولی آلودگی‌های غیر خوراکی می تواند شامل موارد مختلفی از جمله آلودگی‌های شیمیایی باشد.
از دیگر عوامل محیطی تاثیر گذار بر محصول می توان به موارد زیر اشاره کرد: 
- گرد و غبار 
- تابش احتمالی نور خورشید
-گرما 
تاثیرات محصول بر محیط: 
هر محصولی که در محیط و مکان مخصوص به خود قرار می‌گیرد، تاثیراتی هم از لحاظ فرمی و بصری و هم از لحاظ فیزیکی و شیمیایی بر محیط خواهد داشت. نادیده انگاشتن این تاثیرات باعث می شود که طرح یا محصول مورد نظر، آن طور که باید موفق به نظر نرسد.
این تاثیرات در مورد اجزاء مختلف یک محصول نیز مشاهده می‌شود، به طوری که یک طرح از نظر فرم و به طور کلی عناصر بصری باید هماهنگی داشته باشد. 
این تاثیرات بدین شرحند: 
- تاثیرات فرمی و بصری (ایجاد فضاهای مختلف محیطی بر اساس فرم محصولات در محیط استفاده) 
- ایجاد فضاهای بصری مختلف بر اساس فرم محصولات (بزرگ یا کوچک جلوه دادن فضا و محیط)
- ایجاد حس آرامش، ترس، اضطراب و … بوسیله فرم محصولات 
- ایجاد محیطی باز یا خفه به وسیله رنگ محصول
- تغییر دادن احتمالی مسیر رفت و آمد افراد خانواده در اتاق کودک 
- تاثیرات فیزیکی و شیمیایی (صدمه زدن به کف پوش اتاق به وسیله پایه‌های محصولات، احتمال آسیب دیدن دیوارهای مجاور محصول در صورت بروز ضربه‌های احتمالی)
- تاثیرات اجزاء محصولات بر یکدیگر (تخریب و استهلاک قطعه‌ای به وسیلة قطعات دیگر، خراب شدن سریعتر یک قطعه نسبت به قطعات دیگر، هماهنگی عناصر بصری اجزاء با یکدیگر)
لازم به ذکر است که بررسی قابلیت تعمیر پذیری (Repair)، قابلیت ساخت مجدد (Remanufature) قابلیت بازیافت (Recycle) و قابلیت استفاده مجدد (Reuse) در محصول نیز حائز اهمیت است. 
نتیجه‌گیری:
در طراحی محصول مورد نظر، نکات زیر در رابطه با تاثیرات متقابل محیط و محصول بر یکدیگر و تاثیرات اجزاء محصول بر هم حائز اهمیت است: 
- توجه به محیط قرارگیری محصول (اتاق کودک) در رابطه با استفاده‌گر (کودک) (هماهنگی ابعاد و اندازه وشکل ظاهری محصول با محیط استفاده) 
- از لحاظ جنس مقاوم در برابر ضربات وارده، رطوبت و تابش نور خورشید.
- تا حد امکان، حداقل آسیب را به محیط استفاده وارد آورد (نداشتن لبه‌های تیز). 
- تا حد امکان، قطعات کمترین آسیب را نسبت به هم وارد آوردند. 
آنالیز بازار: 
در این بخش محصولات موجود مشابه شناسایی و مشخصات آنها با یکدیگر مقایسه شده است. 
این نمونه‌ها شامل نمونه‌های داخلی و خارجی می‌باشد. 
نتیجه‌گیری: 
با مقایسة نمونه‌ها مشخص می‌شود که اکثر آن‌ها در فرم مستطیل (با لبه‌های نرم) و متریال چوب یا پلاستیک و رنگهای شاد مشترک هستند. 
با توجه به بررسی نمونه‌های موجود، رعایت نکات زیر جهت به وجود آوردن محصول جدید لازم است: 
- قیمت مناسب محصول
- افزایش طول عمر محصول با کاربرد جنس مناسب
- تبدیل اجزاء به یکدیگر با اتصالات ساده و کار آمد 
- دوام مناسب قطعات
- زیبایی مجموعه 
- در نظر گرفتن نیازها و خصوصیات کودک 
برای بازاریابی و فروش این محصول از بین سه گرایش بازار که عبارتند از : 
1- گرایش محصول      2-گرایش فروش    3- گرایش بازاریابی
باید از گرایش بازاریابی استفاده نمود. 
این کرایش عبارت است از تعیین نیازها، خواسته‌ها و ارزش‌های بازار هدف و تطبیق سازمان در جهت ارضاء آنها به گونه‌ای مؤثرتر از سایر رقبا. در این حالت برای فروش باید مسائل زیر را مفروض نمود: 
1- گروه اصلی یعنی کودکان کاملاً ارضاء شود.
2- برنامة دقیق برای آگاهی از خواسته‌ها تدوین شود، چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ روانشناسی. 
3- با ارائه کیفیت مناسب محصول گروه دوم استفاده‌گر (والدین) نیز در اختیار گرفته شود. 
محیط بازاریابی محصول: 
محیط بازار مناسب برای این محصول به دلایل زیر بیشتر شمال، شمال غرب، شرق و تا حدودی مرکز پایتخت یعنی تهران است. 
1- رفاه مالی مناسب جهت خرید محصولات رفاهی و تزئینی
2- سطح فرهنگی و تحصیلی مناسب والدین و در نتیجه اهمیت نقاشی کودکان
عوامل اجتماعی بازار هدف:
انواع عوامل اجتماعی بر بازار هدف تاثیر می‌ گذارد. فرهنگ یکی از این عوامل مهم می‌باشد. در هر ناحیه از ایران فرهنگ‌ها و الگوهای متفاوتی موجود است. فرهنگ این محصول در بازار معمولاً بستگی به کمکی دارد که این محصول در بالابردن انگیزه و تشویق خلاقیت کودک دارد. چنانچه ارتباط بین هنر و پیشرفت کودک با محصول مشخص باشد خانواده‌ها با رقبت بیشتری محصول را خریداری می‌کنند. 
سواد نیز یکی از عوامل بسیار مهم است. پدر و مادرهای تحصیل کرده از این محصول استقبال بیشتری می‌نمایند. 
استراتژی بازاریابی هدف: 
1- بازاریابی یکسان و انبوه
 با متعادل ساختن قیمت محصول می‌توان بخش عمدة کودکان تهران و مراکز استانها را تحت پوشش قرار داد؛ در این حالت باید سطح قیمت را کاهش داد. 
2- بازاریابی تمرکزی
می‌توان با در نظر گرفتن گروه کودکان مرفه، فقط برروی این گروه تمرکز پیدا کرد؛ در این حالت باید کوشید تا تمام نیازهای این گروه برآورده گردد. 
آنالیز کارکرد عملی:
الف) آنالیز کارکرد جسمی (ارگونومی): 
در این آنالیز، محصول موجود به طریق زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد: 
1- آماده سازی (قبل از استفاده): 
1-1-  نشستن روی صندلی 
2-1- بیرون کشیدن میز 
2- کار (هنگام استفاده): 
1-2- گذاشتن کاغذ بر روی میز 
2-2- برداشتن ابزار نقاشی 
3-2- نقاشی کردن 
3- کار  پس از استفاده (جمع آوری): 
1-3- جمع کردن ابزار نقاشی و کاغذ
2-3- هل دادن میز به داخل (جای گذاری)
3-3- پایین آمدن از صندلی 
کودکان در هنگام نشستن وضعیت‌های بدنی گوناگون را به خود می‌گیرند. برای ارزیابی تناسب کودک با میز و صندلی که از آن استفاده می‌کند لازم است که کودک دارای وضعیت بدنی نشان داده شده در شکل زیر باشد. 
این امر مستلزم رعایت هفت معیار است: 
الف- کف پاها بر روی زمین 
ب- فضای  کافی بین پشت پاها و لبه جلویی نشیمنگاه وجود داشته باشد. 
ج- هیچ گونه فشاری از طرف قسمت جلوی نشیمنگاه به سطح خلفی ران وارد نیاید. 
د- فضایی کافی بین سطح بالایی ران و سطح زیرین میز برای حرکت آزادانه پاها وجود داشته باشد. 
ر- آرنج‌ها هنگامی که باز و عمودی هستند تقریباً در ارتفاع سطح رویی میز قرار گیرند.
و- تکیه‌گاهی مستحکم در ناحیه کمری و زیر تیغه‌های شانه وجود داشته باشد.
ز- فضائی کافی بین تکیه گاه پشت و سطح نشیمنگاه برای حصول اطمینان از حرکت آزادانه کفل موجود باشد. 
توصیه های ارگونومی: 
- نشستن حالت کاملاً فعالی است که باید دقیقاً مکانیزمهای آن را شناخته و تاثیرات فیزیولوژیکی بدن را با آن بررسی کرد، تا مطلوبترین سطح ارتفاع نشیمنگاه بدست آید. یکی از عوامل مهم در طراحی صندلی رعایت میزان ارتفاع آن می‌باشد، زیرا اگر این اندازه نامناسب باشد عوارض عدیده‌ای را برای انسان در برخواهد داشت. 
چنانچه در شکل بالا ملاحظه می‌گردد؛ اگر ارتفاع نشیمنگاه صندلی بلند باشد پاها آویزان گشته فشار زیادی روی رگهای خونی و اعصاب رانها وارد می‌کند. 
برای رفع این عیب یا باید ارتفاع صندلی قابل تنظیم باشد و یا زیر پایی مناسب داشته باشد. از طرفی فشار ناشی از لبه جلوی صندلی نیز قابل بررسی است. اگر لبه های جلو صندلی سفت باشد به نسوج فشار می‌آورد و برخلاف استخوان ران جریان خون را پایین می‌آورد، که سبب خواب افتادگی پاها و یا درد شدید می‌شود