دانلود پروژه روانشناسی ، پایان نامه رشته روان شناسی

دانلود پایان نامه و پروژه رشته روان شناسی

دانلود پروژه روانشناسی ، پایان نامه رشته روان شناسی

دانلود پایان نامه و پروژه رشته روان شناسی

مقاله تعلیم و تربیت

مقاله تعلیم و تربیت

فهرست عناوین
مقدمه
در بیان ادب
در آداب حضرت ربوبیت
در آداب حضرت رسالت
آداب مرید و مراد
احتیاج به انبیاء در پرورش انسان
مقام شیخی و شرایط صفات آن از نظر نجم الدین رازی
آداب و وظایف شیخ نسبت به مرید از نظر عزالدین محمود کاشانی
شرایط و صفات مریدی و آداب آن از نظر نجم الدین رازی
در آداب مرید با شیخ از نظر عزالدین محمود کاشانی
شرایط شاگردپذیری از نظر ابوسعید ابوالخیر
چند نکته
چکیده
  مقدمه
یکی از مواردی که بی شک در تعلیم و تربیت مؤثر است رعایت ادب و شرایط خاصی است که بر شاگرد و معلم مترتب است آموزش و نیز فراگیری علم در طول تاریخ جریان داشته و در این مسیر معلمی موفق بوده که متصف به صفات و ویژگیهای خاصی بوده است و نیز شاگردی بهتر از دیگران مطالب استاد خود را فرا گرفته که آداب و شرایط شاگردی را بهتر درک نموده و آنرا رعایت کرده است. 
بررسی متون گذشته و توجه به سیره بزرگان تعلیم و تربیت به ما این امکان را می دهد تا ظرایف و نکات ارزنده و مفید استاد و شاگردی را بشناسیم و در راه تعلیم و تربیت بکار بندیم و آنچه از این آداب در زمان حاضر قابل استفاده است نصب العین خود قرار دهیم.
یکی از مواردی که در این باره قابل بررسی و استفاده است متون عرفانی و آثار اهل عرفان و تصوف است که بنده سعی کرده ام تا مطالبی را استخراج نمایم. آنچه پیش روست مطالبی است که از برخی آثار مشایخ متصرفه از جمله مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه – مرصاد العباد – اسرار التوحید و کتاب نشان از بی نشانها جمع آوری شده به امید اینکه انشاء الله مورد استفاده قرار گیرد.
 
در بیان ادب
ادب: نگاه داشتن و رعایت شرایط هر چیز، و در اصطلاح ملکه ای است در شخص که او را از کارهای زشت باز دارد. «ادبه» یعنی او را مهذب و پاک و اخلاق او را مرضی کرد و به معنای آموختن علم ادب و عقوبت شخصی که بدی کرده است،‌نیز هست. جمع آن آداب است و آداب بر علوم و معارف بطور کلی و بر علوم مستظرفه بطور خاص اطلاق می گردد ادب کامل آن بود که ظاهر و باطن او به محاسن اخلاق و اقوال و نیات آراسته بود. اخلاقش مطابق اقوال باشد و نیاتش موافق اعمال. چنانکه نماید باشد و چنانکه باشد نماید.
شیخ الاسلام گوید: ادب تهذیب ظاهر و باطن است این کلمه در اصطلاح عرفان مأخذ از آیه شریفه «والحافظون لحدودالله» (توبه ، 112) است. حدود عبارت از اوامر و نواهی الهی است که واجب یا مستجب یا محظور یا مکروه است. ادب همواره ملازم با مندوبات و بعد از مکروهات است. رعایت کردن حدود هر کسی عبارت از ادب است،‌نسبت بدان کس، و مأخوذ از روایت نبوی است که فرمودند: «ادنی ربی فاحسن تأدیبی» (پروردگارم مرا ادب کرد و چه نیکو ادب کرد) حسن ادب، صفات احباب است.
لفظ ادب عبارت است از تحسین اخلاق و تهذیب اقوال و افعال. و افعال بر دو قسم اند: افعال قلوب و آن را نیات خوانند، و افعال قوالب و آن را اعمال خوانند. اخلاق و نیات نسبت به باطن دارند و اقوال و اعمال نسبت به ظاهر. پس ادیب کامل آن بود که ظاهر و باطنش به محاسن اخلاق و اقوال و نیات و اعمال آراسته بود. اخلاقش مطابق اقوال باشد و نیاتش موافق اعمال. چنانکه نماید باشد و چنانکه باشد نماید.
در آداب حضرت ربوبیت
بدانکه حفظ ادب هم ثمرة محبت است و هم تخم محبت، هر چند محبت به کمال تر، محبت را اهتمام به رعایت آداب حضرت محبوب بیشتر و چندانکه صورت ادب بر محب ظاهرتر، نظر حضرت محبوب با او زیادتر و یکی از جمله آداب الوهیت آن است که نظر از مشاهده جمال ربوبیت به ملاحظه غیری مشغول ندارد، در خبر است که چون بنده به نماز برخاست به حقیقت حاضر حضرت الهی شد، پس اگر به دیگری نکرد پروردگار عالم گوید ای بنده به که می نگری، به کسی می نگری که او تو را از من بهتر بود،‌ای پسر آدم روی به من آور که من تو را بهتر از آن چیز که تو به وی نگرانی.
ادبی دیگر آن است که به تقرب و ترحیب پادشاه و تمکین و مجال محادثه و مساحره یافتن در حضرت عزت مرتبه خود را فراموش نکند و از حد عبودیت و اظهار فقر و مسکنت متجاوز نگردد تا به طغیان منسوب نشود.
ادبی دیگر اصفای سمع است با کلام الهی و حسن استماع اوامر و نواهی به ترک اصفا با حدیث نفس.
ادبی دیگر ادب سؤال و تحسین خطاب است. چندانکه معنی سؤال و خطاب از صورت امر و نهی و نفی دورتز به ادب نزدیکتر
ادبی دیگر اختفای نفس است در مطاوی انکسار و گم کردن وجود خود در ظهور آثار نعمت الهی وقتی که نعمتی از نعمتهای او بر خود یاد کند.
ادبی دیگر حفظ اسرار الهی است. باید که چون بر سری از اسرار ربوبیت وقوف یافت و محل امانت و مستودع اسرار گشت، افشای آن به هیچ وجه جایز ندارد.
ادبی دیگر مراعات ادب اوقات سؤال و دعاست و اوقات صموت و سکوت. و آداب حضرت قرب بسیار است هر که به این هفت ادب محافظت نماید از رعایت دقاقیق آداب دیگر امید است که بی بهره نماند و فی الجمله به هیچ حال مراعات ادب حضرت از بنده ساقط نشود الا در حال فنا و استفراق در عین جمع.
در آداب حضرت رسالت
نزدیک اهل تحقیق و محبان صدق معلوم و محقق است که محبوب ، محبوب بود. چه هر که محبوب محبوب را دوست ندارد علامت آن است که محبوب او به علت غرضی معلول و مدخول است. و اینچنین کسی به حقیقت محب نفس خود باشد نه محب محبوب و محبوب را به علت آنکه وسیلت انتفاع و محل التذاذ نفس خود داند دوست دار و نه به ذات و حقیقت. و محبان صادق که از علت هوا و مراد نفس صافی گشته باشند و از شائبه هستی خالص شده خود را از برای محبوب خواهند. نه محبوب را از برای خود،‌ و هستی خود را فدای او خواهند، نه او را فدای خود و مراد او را بر مراد خود مقدم دارند بلکه ایشان را خود هیچ مراد نبود الا مراد محبوب. و همچنانکه محبوب محبوب محبوب خود بود، وسیلت وصول به حضرت محبوب هم محبوب بود. و پیش اهل ایمان و ایقان معین و مبین است که رسول (ص) هم محبوب اله است و هم وسیلت حضرت پادشاه تعالی و تقدس. پس محبت الهی اقتضای صدق محبت رسول کند (ص).
همچنانکه حق سبحانه و تعالی را پیوسته بر جمیع احوال خود ظاهراً و باطناً واقف و مطلع بیند، رسول علیه الصلوه والسلام را نیز بر ظاهر و باطن خود مطلع و حاضر بیند تا مطالعه صورت تعظیم و وقار او همواره بر محافظت آداب حضرتش دلیل بود و از محافظت او سراً و علناً شرم دارد و هیچ دقیقه از دقایق آداب صحبت او فرو نگذارد.
و ادب دیگر بعد از تمهید قاعده اعتقاد کمال متابعت سنت و طریقه اوست به دوام اجتهاد. باید که متأدب در متابعت سنت رسول الله غایت جهد مبذول دارد و اهمال در آن جایز نشمارد و یقین داند که درجة محبوبی نتوان یافت الا به مراعات سنن و نوافل.
و فی الجمله باید که در جمیع حالات و اعتقادات و اقوال و افعال، تعظیم و توقیر رسول الله را با تعظیم الهی مقارن دارد و طاعت او را با طاعت حق لازم شمارد «قل اطیعوا الله و اطیعوا الرسول» ایمان به خدای و یگانگی او بی مقارنت ایمان به محمد و اقرار به رسالت او صحی و مقبول نیست و ادای فرایض را بی سنن رواتب به حضرت عزت طریق وصول نیست. تعظیم او را عین تعظیم حق بیند و طاعت او محض طاعت اله سبحانه تعالی و من یطع الرسول فقد اطاع الله.
 
آداب مرید و مراد
احتیاج به انبیاء در پرورش انسان
«بدان که چون خداوند طلسم ملک و ملکوت بر یکدیگر نسبت آن را چنان محکم کرد که هیچ آدمی و ملک به تصرف نظر خویش هر چند بکوشند آنرا باز نتوانند گشود و اگر توانستی روح هرگز در زندان سرای دنیا قرار نگرفتی.
بندهای طلسم اعظم را یا او تواند گشود یا کسی که مفتاح به دست او دهد. حق تعالی چون خواست که طلسم اعظم موجودات گشاید و روح انسانی را از قید حبس قالب خلاص دهد و به عالم قرب باز رساند در هر قرن و عصر یکی را از جمله خلایق برگزید و از همه بندگان برکشید و به نظر عنایت مخصوص گردانید.
پس روح انبیاء که در صف اول بودند در مقام بی واسطگی از نظرهای خاص حق تعالی پرورش یافته بودند که در طلسم گشایی عالم صورت آدم وقت خویش باشند آنگاه خلایق به واسطه هدایت ایشان طلسم گشودن درآموزند.
در دبیرستان شریعت ابتدا باید مقدمات آن را آموخت که هر امری از اوامر شرع کلید بندی از بندهای آن طلسم اعظم است و چون به حق هر یک در مقام خویش قیام نمودی بندی از طلسم گشاده شود.
چون معلوم شد که بندهای طلسم وجود انسانی جز به کلید شریعت نمی توان گشود، حقیقت دان که شریعت را صاحب شرع باید و آن انبیاء اند.
 
مقام شیخی و شرایط و صفات آن از نظر نجم الدین رازی
چون مرید صادق عاشق جمال ولایت شیخ گشت، شایستگی قبول تصرف ولایت شیخ در او پدید آید. در این حال مرید بر مثال بیضه ای بود در بیضگی انسانیت و بشریت خویش بند شده و از مرتبه مرغی که عبودیت خاص عبادت از آن است بازمانده چون توفیق تسلیم تصرف ولایت ؟؟ کرامت کردند بیضه صفت شیخ او را در تصرف پر و بال ولایت خویش گیرد، و همت عالی خویش بر او گمارد و مراقب حال او گردد.
مع هذا نه هر مرغی در این مقام، اگر چه به درجه مرغی رسیده است شیخی را بشاید چنانکه مرغان صورت نه هر مرغی بر تواند آورد مرغی باید که چون تصرف مرغ و پرورش او به کمال بیافت دیگرباره یک چندی در تصرف خروه آید و داد تسلیم او بدهد، تا تصرف خروه در او به کمال رسد و از او بیضه پدید آید و آنگه بیضه تمام بریزد و کنگ شود پس او را باز نشانند و بیضه ها در زیر او نهند او را اکنون تصرف در آن مسلم باشد و مقصود به حصول پیوندد.
با این همه شرایط مقام شیخی در حد و حصر نیاید اما باید که با این ارکان که نموده آمد بیست صفت در او موجود باشد به کمال، که اگر یک صفت را از آن جمله نقصانی باشد به قدر آن خلل و نقصان مرتبه شخی باشد و آن بیست صفت عبارتند از:
1- علم، که به قدر حاجت ضروری باید که از علم شریعت با خبر باشد تا اگر مریدی به مسئلتی ضروری محتاج شود از عهدة آن بیرون تواند آمد.
2- اعتقاد،‌باید که اعتقاد اهل سنت و جماعت دارد و به بدعتی آلوده نباشد تا مرید را در بدعتی نیاندازد که معامله اهل بدعت منحج و منجی نباشد.
3- عقل، باید که با عقل دینی عقل معاش دنیا به کمال دارد تا در تربیت مرید به شرایط شیخوخیت قیام تواند نمود.
4- سخاوت، باید که سخی باشد تا به مایحتاج مرید قیام تواند نمود و مرید را از مأکول و مشروب و ملبوس ضروری فارغ وار و تا به کلی به کار دین مشغول تواند بود.
5- شجاعت، باید که شجاع و دلیر و دلاور باشد تا از ملازمت خلق و زبان ایشان نیاندیشد و مرید را به قول کس رد نکند و او را از جاسدان و بدخواهان نگاه تواند داشت.
6- عفت، باید عفیف النفس باشد و به جد و هزل به زنان و شاهدان التفات نکند تا مرید در تهمت و ریبت نیفتد.
7- علو همت، باید که به دنیا التفاتی نکند الا به قدر ضرورت اگر چه قوت آن دارد که او را قوت دنیا مضر نباشد و در جمع مال نکوشد و از مال مرید طمع بریده دارد تا مرید در اعتراض نیفتد و ارادت فاسد نکند.
8- شفقت، باید که بر مرید مشفق باشد و او را به تدریج بر کار حریص می کند و باری بروی ننهد که او تحمل نتواند کرد و او را به رفق و مدارا در کار آورد
9- حلم، باید که حلیم و بارکش باشد و به هر چیز زود در خشم نشود و مرید را نرنجاند مگر به قدر ضرورت تأدیب، تا مرید نفور نگردد و از دام ارادت نجهد.
10- عفو، باید که عفو را کار فرماید تا اگر از مرید حرکتی بر مقتضای بشریت در وجود آید از آن در گذرد و از وی در گذرد.
11- حسن خلق، باید که خوشخوی باشد تا مرید را به درشتخویی نرمانه و مرید از روی اخلاق خوب فرا گیرد، که نهاد مرید آینه افعال و احوال و اخلاق شیخ باشد و گفته اند که : جمال ولایت پیران در آینه احوال مریدان مشاهده توان کرد.
12- ایثار، باید که در او ایثار باشد تا مصالح مرید را بر مصالح خویش ترجیح نهد و خط خویش بر وی ایثار کند.
13- کرم ، باید که در وی کرم ولایت باشد تا مرید را بخشش ولایت تواند کرد. شیخ احمد غزالی می گوید: «ایشان خدای بخش باشند»
14- توکل، باید که در وی قوت توکل باشد تا به سبب رزق مرید متأسف نشود و مرید را از خوف اسباب معیشت او رد نکند، اگر یکی باشند اگر هزار، داند که هر که آید روزی او از پی او می آید تا پیشتر آمده باشد.
15- تسلیم، باید که تسلیم غیب باشد، تا حق – تعالی – هر که را خواهد آورد و هر که را خواهد برد. نه به آمدن مریدان زیادتی حرص نماید و نه به رفتن ایشان در کار سست شود. و آنچه وظیفه بندگی است به جای می آورد و هر کس که به او پیوست او را آورد. حق شناسد و خدمت او خدمت حق داند و هر کس که برود او را برده حق داند و به آمد و شد ایشان فربه و لاغر نشود.
16- رضا، باید به قضای حق رضا دهد، و در تربیت مریدان به شرایط شیخی و جهد بندگی قیام نماید باقی بدانچه حق – تعالی – راند بر مریدان از یافت و نایافت و قبول و رد راضی باشد و بر احکام ازلی اعتراض نکند.
17- وقار، باید که به وقار و حرمت با مریدان زندگی کند، تا مرید گستاخ و دلیر نشود و عظم شیخ و وقع او از دل مرید نشود که موجب خلل ارادت باشد. بزرگان گفته اند: تعظیم شیخ بیش از تعظیم پدر باید.
18- سکون، باید که در وی سکونتی باشد تمام و در کارها تعجیل ننماید و به آهستگی در مرید تصرف کند تا مرید از خالی در انکار نیفتد
19- ثبات، باید که در کارها ثابت قدم و درست عزیمت باشد و با مرید وفادار و نیکو عهد بود تا به بی ثباتی و بدعهدی حقوق مرید فرو نگذارد و به هر حرکتی همت از او باز نگیرد و سعی او باطل نکند.
20- هیبت، باید که با هیبت باشد و نفس مرید را از هیبت ولایت شیخ شکستگی و آرامش باشد و شیطان را از سایه و هیبت ولایت شیخ یارای تصرف در مرید نباشد.
پس چون شیخ بدین کمالات و مقامات و کرامات و صفات و اخلاق موصوف و متجلی و متخلق باشد، مرید صادق به اندک روزگار در پناه دولت ولایت او به مقصد و مقصود رسد.
اما مرید باید که نیز به اوصاف مریدی آراسته بود و به شرایط آداب ارادت قیام نماید تا نور علی نور بود و فضل حق با جهد او قرین باشد که اصل آن است.
آداب و وظایف شیخ نسبت به مرید از نظر عزالدین محمود کاشانی
همچنانکه مرید را با شیخ ادبی است که آن حق ارادت است، شیخ را با مرید هم ادبی است که آن حق تربیت است و آداب شیخی آنچه فهم بدان محیط شد هم پانزده است:
1- تخلیص نیت و تفقد سبب ، باید که نخست از خود باز جوید تا باعث بر آن داعیه، رغبت تقدم و تشیخ و محبت استتباع و تفوق که نفوس بنی آدم بر آن مجبول اند نبود و نفس خود را با آنکه به صفت طمئینیت و انطفای نوایر طبیعت متصف بیند هنوز متهم دارد چه شاید که داعیه استجلاب قلوب و صرف وجوه مردم با خود بر روی از غایت لطافت مستور ماند و بر آن اطلاع نیفتد. پس به تعجیل متعرض تصرف در مریدان نشود و در توقف دارد تا وقتی که به کثرت انابت و صدق تضرع و ابتهال از حضرت الهی تصرف حقیقت حال و استکشاف آن کند و حجاب شبهت برخیزد.
2- معرفت استعداد، باید که پیش از تصرف در استعداد مرید نگرد، اگر در وی استعداد سلوک طریق مقربان بیند، او را به طریق حکمت و تلویح احوال اهل قرب دعوت کند. و اگر بیند که استعداد طریق ابرار بیش ندارد او را به موعظت حسنه و ترغیب و ترهیب و ذکر بهشت و دوزخ دعوت کند.
3- تنزه از مال مرید، باید که به هیچ وجه طمع به مال مرید یا خدمت او نکند و بدان تعلق نسازد و تربیت و ارشاد را که بهترین صدق است در مقابله قبول عوضی، باطل نگرداند. و اگر مرید خواهد که یکپارچگی از اموال و املاک بیرون آید شیخ را اجازت آن وقتی مسلم بود که در مقابله آن، حالی که موجب تسلی و جمعیت خاطر مرید بود عوض تواند داد و مرید قابل آن بود و اگر داند که هنوز نگرانی باقی خواهد بود مقدار مالا بد بوی بگذارد و در انفاق زاید اجازت دهد.
4- ایثار، باید که بر شیخ ایثار خطوط و قطع تعلقات ظاهر غالب بود تا به مطالعه آثار آن صدق و تعییین مرید زیادت گردد و قطع تعلقات بر او آسان شود و رغبت تجریدش قوت گیرد و عقده تهمت حال شیخ که سده مجاری فیض است از او منحل گردد و با طنش بر صحت تصرفات شیخ جازم شود و باید که اگر فتوحی دست دهد زاید از قدر ضرورت بر فقرا و مساکین تفرقه کند.
5- موافقت فعل با قول در دعوت، هر گاه که مرید را با فعلی یا ترکی دعوت خواهد کرد اول باید که آن معنی در حال او ظاهر شود تا مرید آن دعوت را به معاونت زبان فعل بی تهمتی به آسانی قبول کند. چه مجرد زبان قول در نفوس زیادت تأثیری و نفعی ندارد.
6- رفق با ضعفا، هرگاه که در مریدی مشاهده ضعف عزیمت و ارادت کند و داند که در مخالفت نفس و ترک مألوفات صدق عزیمتی ندارد، باید که با وی مدارات نماید و بر حد رخصتش اختصار فرماید تا زود متنفر نگردد، و به طول مدت و کثرت مخالفت با فقرا جنسیتی بیابد. چه شاید که بعد از آن دواعی عزیمت در او منبعث شوند و به تدریج از خصیض رخصت به اوج عزیمت رسد.
7- تصفیه کلام، باید که کلام خود را از شوایب هوا صافی دارد تا در مرید اثر منفعت آن پدید آید چه تأثیر سخن در دل به مثابت تخم است اگر تخم فاسد بود مثمر نباشد و فساد کلام به مداخلت و ممازجت هوا بود و دخول هوا در کلام یا از جهت استجلاب قلوب مستمعان افتد، و این معنی لایق حال مشایخ نبود. یا از جهت اعجاب نفس به سبب استحلاء کلام خود، و ظهور این صفت در نفس پیش اهل حقیقت محض جنایت است پس شیخ را در مکالمت با مرید لازم بود که اول تخم کلام از شوایب هوا تنقیه کند و آنگاه در زمین دل وی افشاند و آنرا به حق سپارد تا از اختطاف طایر نیسان و آفت تصرف شیطان نگاه دارد و ثمره آنرا به سلامت باز سپارد.
8- رفع قلب به حضرت الهی در حال کلام، باید که چون با مرید سخنی خواهد گفت اول دل به حضرت الهی پردازد و از وی طلب معنی که مهم وقت و متضمن فایده و صلاح حال مستمع بود کند، تا زبان او به حق ناطق باشد و کلامش در افادت صادق. و چنین گویند در سماع کلام خود با مستعمان دیگر مساوی بود. 
9- کلام به تعریض، هرگاه که در مرید چیزی مکروه یا مستنکر معلوم کند و خواهد که او را بر آن تقریعی و توبیخی نماید تا در ازالت آن کوشد باید که آن سخن به تعیین و تصریح با او نگوید بل به طریق تعریض و کنایت به جماعتی که حاضر باشند سخنی در اندازد که مفهوم آن بر مراد دلالت کند.
10- حظ اسرار مرید، باید که اسرار مرید نگاه دارد و آنچه از مکاشفات و کرامات او معلوم کند اظهار اذاعت آن ننماید و به مشافهه با او در خلوت تحقیر و تصغیر آن کند و گوید که امثال این احوال اگر چه نعم الهی است و لکن وقوف در آن و نظر بر آن سبب بستگی راه مرید است و حق این نعمت ها آن است که آنرا به شکر مقابله کنند و نظر از آن باز گیرند و به مطالعه منعم از ملاحظه نعمت او مشغول شوند والا در نقصان و خسران بمانند.
11- عفو از زلات مرید، باید که اگر در مرید تقصیری بیند به ترک خدمتی یا اهمال ادبی آنرا از وی عفو کند و بر وفق و مدارات و تعطف و تلطف او را بر آن خدمت و ادب تحریض فرماید. از رسول الله (ص) به روایت ابن عمر رسیده است که وقتی مردی به حضرت رسالت آمد و گفت یا رسول الله کم اعنوا عن الخادم گفت: کل یوم سبعین مره.
12- نزول از حق خود، باید که از مرید توقع تعظیم و تعجیل ندارد اگر چه حق او آن است و مرید را قیام نمودن بر آن از اهم آداب. و لکن شیخ را توقع بر آن پسندیده نبود و تواضع نمودن و از این حق فرو آمدن به غایت نیکو بود.
13- قضای حقوق مرید، باید که در حال صحت و مرض از قضای حقوق تقاعد ننماید و به سبب اعتماد بر صدق ارادت ایشان اهمال آن جایز نشمرد.
14- توزیع اوقات بر خلوت و جلوت، باید که اوقات او مستغرق مخالطت با خلق نبود و دعوی قوت حال و کمال تمکین و حضور، او را بر آن باعث نشود چه رسول (ص) با کمال حال و قوت تمکین همه روزه در صحبت مردم نبوده است بلکه گاهی از برای استمداد فیض رحمت خلوت گزیده است و گاهی از جهت افاضت آن بر خلق در صحبت بوده . پس شیخ باید که او را خلوتی بود خاص که در آنجا به وظایف طاعت مشغول باشد و از بهر صلاح حال خود و دیگران به تضرع و ابتهال از حضرت ذوالجلال مدد خواهد تا جلوتش در حمایت خلوت از غایله اشتغال به خلق مأمون بود.
15- اکثار نوافل، باید که غلبه استلای حال او را از تعمیر اوقات به صرالح اعمال مانع نگردد و با خود تصور نکند که مرا بدین احتیاج نیست که رسول (ص) با کمال حال بر نوافل طاعات مواظبت نموده است و از نماز تهجد و نماز چاشت و نماز زوال و روزه تطوع و دیگر نوافل مستغنی نبوده آمده است که شبی در نماز چندان بیاستادی که قدمهای مبارکش متورم گشتی.
شرایط و صفات مریدی و آداب آن از نظر نجم الدین رازی
بدانکه ارادت دولتی بزرگ است، و تخم جمله سعادتهاست،‌ و ارادت نه از صفات انسانیت بلکه پرتو انوار صفت مریدی حق است. چنانکه شیخ ابوالحسن فرقانی می گوید: «او را خواست که ما را خواست» مریدی صفت ذات حق است و تا حق – تعالی – بدین صفت بر روح بنده تجلی نکند عکس ؟؟ در دل بنده پدید نیاید و مرید نشود.
و اگر کسی را نفس و شیطان غرور دهد: «که دلیل این راه پیغمبرانند و لطف حق – تعالی – بس است و قرآن و علم شریعت جمله بیان راه خداست،‌به شیخ و مربی و دلیل چه حاجت؟
جواب او آن است که : شک نیست که دلیل این راه پیغمبر است و لطف حق و قرآن و علم شریعت. و لیکن مثال این همچنان است که اطبای حاذق آمدند و الهام حق ایشان را مدد کرد تا عمرهای دراز رنجها بردند و سعی ها نمودند و انواع امراض و علل بشناختند و بر خواص ادویه اطلاع یافتند و معاجین و اشربه بساختند، و در کتب شرح هر یک بدادند.
بعد از آن جمعی از شاگردان از آن اطبای حاذق آن علوم در آموختند و در خدمت ایشان ممارست و معالجت کردند و تجربه ها حاصل کردند و بر قانون استادان به طبیعی مشغول شدند و جمعی دیگر را که استعداد تحصیل این علوم داشتند تربیت کردند و در این کار به کمال رسانیدند و همچنین قرناً بعد قرن از هر طایفه ای شاگردان می خاستند.
پس طبیب حاذق باید که تمام بیماری ها بشناسد و در معالجه رعایت آن دقایق کند تا مرض زایل شود و صحت روی نماید.
چون مرید به دست قوت ارادت و همت علایق و عوایق قطع کرد، و به خدمت شیخ پیوست باید که به خاصیت بیست صفت که از شرایط و آداب مریدی است متصف و مخصوص گردد تا داد صحبت شیخ بتواند داد و سلوک این راه به کمال او را دست دهد و آن بیست صفت عبارتند از:
1- توبه، باید که تو بتی نصوح کند از جملگی مخالفان شریعت،‌و این اساس محکم نهد، که بنای جمله اعمال براین اصل خواهد بود و اگر این اصل به خلل باشد در بدایت کار، خلل آن ظاهر شود در نهایت کار، و جمله باطل گردد و آن رنج که برد حبط شود.
و توبه را در جمله مقامات به کار برد زیرا که در هر مقام از مقامات سلوک گناهی است مناسب آن مقام.
2- زهد، یاد که از دنیا به کلی اعراض کند. نه اندک گذارد و نه بسیار. و اگر خویشان و متعلقان محتاجند جمله بر ایشان قسمت کند و اگر خویشان ندارد جمله مال در راه شیخ نهد، تا در مصالح مریدان صرف می کند او بدان مقدار قوت و لباس که شیخ دهد قانع باشد.
3- تجرید،‌باید که مجرد شود و قطع تعلقات سببی و نسبی کند تا خطر او بدیشان ننگرد.
4- عقیده، باید که بر اعتقاد اهل سنت و جماعت باشد و از بدعتها پاک بود و بر مذهب ائمه سلف رود و از تشبیه و تعطیل و رفض و اعتزال مبرا بود. و به تعصب آلوده نباشد،‌و هیچ طایفه را از اهل قبله تکفیر نکند و لعنت روا ندارد.
5- تقوا، باید که پرهیزکار و ترسناک بود و در لقمه و لباس احتیاط کند. و لیکن مبالغت ننماید تا در وسوسه نیفتد که آن هم مزموم است و تا تواند به عزایم کار کند و گرد رخصتها نگردد. و در طهارت و نظافت کوشد به قدر وسع، و در آن غلو نکند تا به وسوسه نینجامد.
6- صبر، باید که در تحت تصرفات اوامر و نواهی شرع، و اشارات شیخ بر قانون شیخ صابر باشد و مقاسات شداید کند و ملالت و سآمت به طبع خویش راه ندهد و اگر از این معنی چیزی در وی پدید آید به تکلف از خود دور کند.
7- مجاهده، باید که پیوسته توسن نفس را به لجام مجاهده ملجم دارد و البته با او رفق نکند مگر به قدر ضرروت و تا تواند خوش آمد او بدو ندهد که نفس همچون شیر گرسنه است اگر او را سیر کنی قوت یابد و تو را بخورد.
8- شجاعت،‌باید که مردانه و دلیر باشد، تا با نفس و مکاید او مقاومت تواند نمود و از مکر و حیله شیطان نیندیشد که در این راه شیاطین جن و انس بسیار باشد دفع و قهر ایشان به شجاعت توان کرد.
9- بذل، باید که در او بذل و ایثار باشد که بخل قیدی عظیم و حجابی بزرگ است و در بعضی مقامات باشد که دنیا و آخرت بذل باید کرد و گاه باید که از سرجان برباید خاست.
10- فتوت، باید که جوانمرد باشد چنانکه حق هر کسی در مقام خویش می گذارد و قدر وسع و حق گذاری از کس طمع ندارد انصاف دهد و انصاف نطلبد.
11- صدق، باید که بنای کار و معامله خویش بر صدق نهد و با خدای راستی پیشه گیرد و از کذب و خیانت دور باشد و آنچه کند برای خدا کند و نظر از خلق به کلی منقطع گرداند.
12- علم، باید که آنقدر علم حاصل کند که از عهده فرایض که بر وی واجب است، از نماز و روزه و دیگر ارکان به قدر حاجت بیرون تواند آمد و در طلب زیادتی نکوشد که از راه بازماند مگر وقتی که به کمال مقصود رسد. اگر مقتدایی خواهد کرد، و مرتبه پیشوایی یافته باشد تحصیل مفید بود از علوم کتاب و سنت و در هیچ حال به علم لاینفع مشغول نشود.
13- نیاز، باید که در هیچ مقام نیاز از دست ندهد و اگرچه در مقام ناز می افتد خود را به تکلف با عالم نیاز می آورد که نیاز مقام خاص عاشق است و نام مقام خاص معشوق.
14- عیاری، باید که در این راه عیاروار رود، که کارهای خطرناک بسیار پیش آید باید که لاابالی وار خود را در اندازد و هیچ عاقبت اندیشی نکند و از جان نترسد و روزی هزار بار باید که سر خود را در زیر پای تواند نهاد.
15- ملامت، باید که ملامتی صفت باشد و قلندر سیرت، نه چنانکه بی شرعی کند و پندارد که ملامت است! حاشا و کلا، آن راه شیطان و دلالت اوست و اهل اباحت را از این ؟؟ به دوزخ برده اند ملامتی بدان معنی باشد که نام و ننگ و مدح و ذم و رد و قبول به نزدیک او یکسان باشد و به درستی و دشمنی خلق فربه و لاغر نشود و این اضداد را یکرنگ شمارد با همه خلق خدای به صلح باشد و با نفس خود به جنگ.
16- عقل، باید که به تصرف عقل حرکت او مضبوط باشد تا حرکتی برخلاف رضای شیخ و فرمان و روش او از در وجود نیاید که جمله رنج و روزگار او در سرکوب خاطر شیخ و رد ولایت او شود و نیز آنچه حاصل کند از این کار به رنج و مشقت به تصرف عقل، نگاه شاید داشت.
17- ادب، باید که مؤدب و مهذب اخلاق باشد و راه انبساط و ظرافت بر خود بسته دارد و در حضرت شیخ به وقار و سکون و تعظیم نشیند، تا از او سخنی نپرسند، نگوید و آنچه گوید به سکونت و رفق گوید، و راست گوید و به ظاهر و باطن اشارت شیخ را منتظر و مترصد باشد.

مقایسه کودکان تیز هوش از نظر شخصیت با کودکان عادی


شتاب دنیای فرا صنعتی امروز هر لحظه افزایش می‌یابد، انسان هر روز راه و روش‌های (تکنولوژی) پیشرفته‌ای برای انجام اغلب کارهای خود می‌یابد و آنها را با صرف انرژی و سرمایه کمتری به انجام می‌رساند و به این ترتیب سطح رفاه مادی زندگی خویش را بهبود میبخشد – با استفاده از روش‌های علمی کاری که قبلا انجام آن مستلزم صدها ساعت کارشان ده‌ها مغز انسان بود، اکنون توسط یکی دو نفر در زمانی بسیار کوتاه به انجام می‌رسد. امروزه با استفاده از تکنولوژی جدید یک انسانی از یک هکتار زمین مقدار محصولی را به دست می آورد، که در گذشته ده‌ها انسان از ده‌ها هکتار به دست می آورند. همین است. اوضاع در عرصه صنعت و بسیاری دیگر از عرصه صنعت و بسیاری دیگر از عرصه‌های زندگی بشر در دنیا پیچیده امروز که شاهد رقابت‌های بسیار فشرده جوامع مختلف در دستیابی به تکنولوژی برتر به مثابه منبع اصلی قدرت هستیم، و اگر، از گرانبهاترین سرمایه‌های هر جامعه و ملتی هستند، اینک جامعه‌ها پیش از هر زمان دیگر نیازمند افراد هوشمند، خلاق و نوآور هستند. هر قدر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم پیچیده‌تر می‌شود، نیازمند به شناسایی و پرورش ذهن‌های خلاق و آفریننده بیشتر و تحقیقات مربوط به تیزهوشی و خلاقیت از مهمترین مسائل در قلمرو روان شناسی آموزشگاهی بوده است.  مقایسه کودکان تیز هوش از نظر شخصیت با کودکان عادی

این فایل یا فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.

فصل اول – طرح تحقیق 
فهرست مطالب 
فصل اول (طرح تحقیق)
کلیات موضوع تحقیق    
مقدمه    
بیان مساله     
هدف تحقیق     
فرضیه‌های تحقیق     
روش تحقیق     
جامعه آماری     
نمونه‌ آماری نحوه گزینش     
ابزار جمع‌آوری اطلاعات     
روش آماری     
اهمیت و ضرورت تحقیق     
محدودیتها     
تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق     
فصل دوم (ادبیات و پیشینه تحقیق) 
درونگرایی و برونگرایی     
تیز هوش موفق (پیش آموز)     
تیز هوش و با استعداد    
فصل سوم (روش تحقیق)
روش تحقیق     
جامع آماری     
نمونه آماری و نحوه گزینش داده‌ها     
روش آماری     
فصل چهارم (یافته‌ها و تجزیه و تحلیل داده‌ها) 
جدول توزیع فراوانی     
تفسیر     
فصل پنجم (خلاصه تحقیق و پیشنهادات
خلاصه و نتیجه‌گیری     
محدودیتها    
پیشنهادات تحقیق    

کلیات موضوع تحقیق
1-1: مقدمه 
2-1: بیان مساله 
3-1: هدف تحقیق 
4-1: فرضیه‌های تحقیق
5-1: روش تحقیق 
6-1: جامعه آماری 
7-1: نمونه آماری و نحوه گزینش 
8-1: ابزار جمع‌آوری اطلاعات 
9-1: روش آماری 
10-1: اهمیت و ضرورت تحقیق 
11-1: محدودیتها 
12-1: تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق 
 
مقدمه 
شتاب دنیای فرا صنعتی امروز هر لحظه افزایش می‌یابد، انسان هر روز راه و روش‌های (تکنولوژی) پیشرفته‌ای برای انجام اغلب کارهای خود می‌یابد و آنها را با صرف انرژی و سرمایه کمتری به انجام می‌رساند و به این ترتیب سطح رفاه مادی زندگی خویش را بهبود میبخشد – با استفاده از روش‌های علمی کاری که قبلا انجام آن مستلزم صدها ساعت کارشان ده‌ها مغز انسان بود، اکنون توسط یکی دو نفر در زمانی بسیار کوتاه به انجام می‌رسد. امروزه با استفاده از تکنولوژی جدید یک انسانی از یک هکتار زمین مقدار محصولی را به دست می آورد، که در گذشته ده‌ها انسان از ده‌ها هکتار به دست می آورند. همین است. اوضاع در عرصه صنعت و بسیاری دیگر از عرصه صنعت و بسیاری دیگر از عرصه‌های زندگی بشر در دنیا پیچیده امروز که شاهد رقابت‌های بسیار فشرده جوامع مختلف در دستیابی به تکنولوژی برتر به مثابه منبع اصلی قدرت هستیم، و اگر، از گرانبهاترین سرمایه‌های هر جامعه و ملتی هستند، اینک جامعه‌ها پیش از هر زمان دیگر نیازمند افراد هوشمند، خلاق و نوآور هستند. هر قدر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم پیچیده‌تر می‌شود، نیازمند به شناسایی و پرورش ذهن‌های خلاق و آفریننده بیشتر و تحقیقات مربوط به تیزهوشی و خلاقیت از مهمترین مسائل در قلمرو روان شناسی آموزشگاهی بوده است. 
با توجه به اینکه دنیا روز به روز پیچیده تر می‌شود و تکنولوژی با سرعت سرسام‌آوری به پیش می‌رود. سخن از جنگ ماهوارهاست، انسانهای رباتیک پای به عرصه حیات بشری می‌گذارند و لجام گسیختگی‌های فرهنگی هم به شیوه‌های بی‌سابقه فراگیر شده و خواهد شده، اگر محصلان هر جامعه به خصوص تیزهوشان آن جامعه دچار عقب ماندگی فرهنگی خواهد شد، پس باید بچه‌ها را به نوعی تربیت کنیم که از حداکثر ظرفیت هوش خویش بهره‌مند شوند تا در آینده قادر باشند خود و جامعه صنعتی شان را اداره کنند.  دنیای امروز به این نتیجه رسیده است که اگر چه تیزهوشان  از اهمیت بسیار برخوردارند و درست است که انسان‌ها برای ادامه حیات مطلوب خود نیازمند بهره‌گیری از حداکثر ظرفیت هوش خویش هستند، اما در آینده کشورهای قدرتمند و جوامع پیشرو، جوامعی هستند که به منابع قدرت بیشتری دسترسی داشته باشند و منبع اصلی قدرت یعنی تکنولوژی جدید و برتر به بیان دیگر در دهه اول سال 2000 کشوری که بتواند به تکنولوژی برتر مسلح شود، غنی‌تر و قوی‌تر خواهد بود. بنابراین، شایسته است که از میان افراد تیز هوش جامعه، نوجوانان و جوانانی را انتخاب و تربیت کنیم . که دارای قابلیت‌های آموزشی، آفرینش علمی و هنری هستند. همچنین ، زمینه تفکر و اگر برای آنان فراهم کنیم تا با اختراعات و نوآوری هایشان جامعه آموزش‌های ویژه  برای دانش‌آموزانی است که دارای توانایی‌هایی و استعدادهای برتری هستند. 
اولین تحقیق منظم و جدی در زمینه کودکان تیزهوش توسط ترمن انجام گرفت که وی بر ین باور نادرست که کودک تیزهوش دارای شخصیت بیمار و رنجور است و از لحاظ جسمانی دچار ضعف می‌باشد، خط بطلان کشید. ترمن با بررسی طولی بر روی افراد تیزهوش نشان داده که کودکان تیزهوش دارای ویژگی‌های جسمانی بالایی می‌باشند و از لحاظ جسمانی دچار ضعف می‌باشد، خط بطلان کشید. تر من با بری طولی بر روی افراد تیزهوش نشان داد که کودکان تیزهوش دارای ویژگیهای جسمانی بالایی می‌باشند و از لحاظ مشکلات روانی در وضعیت مطلوبی قرار دارند.  
در حال حاضر مطرح می شود که کودکان تیزهوش دارای رشد اجتماعی بالاتری می‌باشند و در محور برون گرایی از مقادیر بالاتری برخوردارند.  
از این رو، در تحقیق فوق به مقایسه نیمرخ شخصیتی کودکان تیزهوش و عادی می پردازیم و میزان درونگرایی – برونگرایی و همچنین محور با ثبات- بی‌ثبات هیجانی را در افراد تیزهوش و عادی مورد مقایسه قرار می دهیم. 
2-1 بیان مسئله 
ابهامات گوناگونی در زمینه عوامل تشکیل دهنده، هوش وجود دارد. این وضعیت به جنبه‌های شخصیتی نیز اشاره می نماید که ما هنوز نیز در شناسایی عوامل شخصیتی موثر بر هوش بهر با محدودیت روبرو می‌باشیم ضعف در خلا نظر فوق می‌تواند احساس مساله تحقیق را بارز کند که این خلا نظری در عوامل شخصیتی موثر بر هوش / هوشبهر/ جای دارد ولی با بررسی دقیق‌تر مساله تحقیق باید آن را محدود کرده و آنگاه فقط به عوامل شخصیتی موثر به هوشبهر جای دارد ولی با بررسی موثر بر هوش تاکید کنیم


دانلود پروژه در مورد مقایسه کودکان تیز هوش با عادی

تاثیر استرس شغلی در رضایت کارمندان اداره مالیات

تاثیر استرس شغلی بر رضایت کارمندان اداره کل مالیاتهای غرب تهران

از آنجا که بیشتر عمر ما در محیط کار سپری می شود و بسیاری از روابط و مناسبات ما در طول ساعات کار شکل می گیرد، می توان از کار به عنوان بخش بسیار مهمی از زندگی یاد کرد. با توجه به اهمیت ابعاد مختلف کار در زندگی انسانها ، می توان گفت که رضایت شغلی و تمایل به انجام کار نیز تأثیر بسزایی در نحوه خشنودی انسانها از وضعیت زندگیشان دارد. از سوی دیگر، سلامت روانی انسانها نیز دز گرو همین رضایت شغلی است،چنانکه می توان گفت انسانهایی که دستخوش نارضایتی شغلی هستند، دچار استرسهای شدیدی در زندگی خانوادگی و اجتماعی می شوند. بررسیهای انجام گرفته، نشان می دهد که تقریباً در تمامی مشاغل استرس وجود دارد، اما میزان و تأثیر آن به لحاظ  نوع و ماهیت استرس و خصوصیات شخصی افراد، در مشاغل گوناگون، متفاوت است  تاثیر استرس شغلی بررضایت کارمندان اداره کل مالیاتهای غرب تهران

تاثیر استرس شغلی بر رضایت کارمندان اداره کل مالیاتهای غرب تهران

این فایل یا فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.

فهرست مطالب
۱-۱- مقدمه ۵
۲-۱- بیان مسئاله ۶
۳-۱ – هدف تحقیق ۸
۴-۱- ضرورت و اهمیت تحقیق ۸
۵-۱- سؤالات تحقیق ۹
۶-۱- فرضیات تحقیق ۹
۷-۱- متغیرهای تحقیق ۱۰
۸-۱- واژگان تخصصی تحقیق ۱۰
۹-۱- قلمرو تحقیق ۱۱
۱۰-۱- محدودیتهای تحقیق ۱۱
۱-۲- پیشینه پژوهش ۱۳
۱-۱-۲- تاریخچه ۱۳
۲-۱-۲- آشنایی با اداره کل مالیاتهای غرب تهران ۱۴
۳-۱-۲- تحقیقات انجام شده در ایران و جهان ۱۵
۱-۳-۱-۲- تحقیقات انجام شده در ایران ۱۵
۲-۳-۱-۲-تحقیقات انجام شده در جهان ۱۶
۲-۲- مبانی نظری تحقیق ۱۸
۱-۲-۲-تعریف استرس و دیدگاههای مربوط به آن ۱۸
۱-۱-۲-۲- نگرشهای مختلف نسبت به استرس ۱۹
۲-۱-۲-۲-ماهیت استرس ۲۰
۳-۱-۲-۲-انواع استرس ۲۱
۴-۱-۲-۲- عوامل بوجود آورنده استرس ۲۲
۵-۱-۲-۲-رابطه بین استرس و دفاع ایمنی ۲۳
۶-۱-۲-۲- علایم و نشانه های استرس ۲۳
۷-۱-۲-۲-طرق مقابله با استرس یا کاهش آن یا غلبه بر آن ۲۵
۸-۱-۲-۲- استرس شغلی ۲۷
۹-۱-۲-۲- راههای مقابله با استرس درسازمان ۲۷
۲-۲-۲- رضایت شغلی ۲۸
۱-۲-۲-۲- تعریف رضایت شغلی ۲۸
۲-۲-۲-۲- اهمیت و ویژگیهای رضایت شغلی ۳۰
۳-۲-۲-۲- ابعاد رضایت شغلی ۳۲
۴-۲-۲- منشأ رضایت شغلی ۳۲
۵-۲-۲-۲-مدلهی رضایت شغلی ۳۳
۱-۳- مقدمه ۳۸
۲-۳- منابع جمع آوری داده ها ۳۸
۱-۲-۳- منابع ثانویه ۳۸
۲-۲-۳- منابع اولیه ۳۸
۳-۳- روش تحقیق ۳۹
۱-۳-۳- جامعه آماری ۳۹
۲-۳-۳- روش نمونه گیری ۴۰
۳-۳-۳- حجم نمونه ۴۱
۴-۳-۳- ابراز جمع اوری داده ها ۴۱
۱-۴-۳-۳- روایی پرسشنامه ۴۳
۲-۴-۳-۳- پایایی پرسشنامه ۴۴
۳-۴-۳-۳- مقاسهای مورد استفاده ۴۴
۴-۴-۳-۳- آزمون آماری مورد استفاده ۴۵


1- مقدمه 
از آنجا که بیشتر عمر ما در محیط کار سپری می شود و بسیاری از روابط و مناسبات ما در طول ساعات کار شکل می گیرد، می توان از کار به عنوان بخش بسیار مهمی از زندگی یاد کرد. با توجه به اهمیت ابعاد مختلف کار در زندگی انسانها ، می توان گفت که رضایت شغلی و تمایل به انجام کار نیز تأثیر بسزایی در نحوه خشنودی انسانها از وضعیت زندگیشان دارد. از سوی دیگر، سلامت روانی انسانها نیز دز گرو همین رضایت شغلی است،چنانکه می توان گفت انسانهایی که دستخوش نارضایتی شغلی هستند، دچار استرسهای شدیدی در زندگی خانوادگی و اجتماعی می شوند. بررسیهای انجام گرفته، نشان می دهد که تقریباً در تمامی مشاغل استرس وجود دارد، اما میزان و تأثیر آن به لحاظ  نوع و ماهیت استرس و خصوصیات شخصی افراد، در مشاغل گوناگون، متفاوت است ( پارکز ، 1992، ص 57 )
از جمله مشخصات یک سازمان سالم، این است که سلامت جسمی و روانی کارکنان، به اندازه تولید و بهره وری مورد توجه قرار گیرد. در جامعه سالم،‌ مسئولیت سازمانهای تولیدی، منحصر به تولید هر چه بیشتر کالا و خدمات سود آور نیست و مدیران سازمانهای چنین جوامعی می دانند که تولید بیشتر، نتیجه و محصول مدیریت اثر بخش است. مدیریت اثر بخش نیز بدون توجه  و اعتقاد به سلامت روانی کارکنان حاصل نمی شود. در مورد اهمیت توجه به بیماریهای روانی در محیط کار، کافی است بگوییم که هیچ پدیده ای به اندازه سلامت روانی برای کارگر اهمیت ندارد ( ساعتچی، 1375، ص 91).
شیوع و گستردگی استرس در محیط کار، محققان را بر آن داشته است که به تحلیل گسترده این موضوع در سازمان و تأثیر آن بر عملکرد کارکنان بپردازند. عده ای  از صاحبنظران رفتار سازمانی تا آنجا پیش رفته اند که استرس را « بیماری شایع قرن» نامیده اند و معتقدند دامنه این بیماری، به علت پیچیدگی روز افزون سازمانها، ابرازها و روشها، درصورت عدم برنامه ریزی صحیح افزایش خواهد یافت. این تحقیق شامل پنج فصل کلیات، پیشینه و ادبیات تحقیق، یافته و تجزیه و تحلیل داده ها و نتیجه گیری و پیشنهادات است.
2-1- بیان مسئاله : 
در زندگی همه افرادی که در یکی از مشاغل مختلف جامعه فعالیت می کنند، استرس وجود دارد و به اشکال مختلف به آنها فشار وارد می کند. تحولات شغلی تغییرات سازمانی، انتقالات، ترفیعات ، تغییر حقوق، دستمزدها، تنبیهات شغلی و همچنین دگرگونیهای اجتماعی، از جمله مسائلی هستند که به نحوی بر فرد تأثیر می گذارند و او را دچار آشفتگی، نگرانی یا تشویق می کنند. این نگرانیها و تشویقها در مشاغل مختلف، متفاوت است. با وجود آنکه آمارهای دقیق در مورد میزان تنش ( استرس) به هنگام کار در مشاغل مختلف در دسترس نیست، ولی براساس تخمین و مطالعات انجام گرفته می توان بر آوردهایی را در این مورد ارائه داد. مثلاً‌ آکادمی پزشکان خانوادگی امریکا تخمین می زند که حدود   کسانی که در محل کارشان مورد بازدید و ارزیابی قرار گرفته اند، دارای نشانه هایی از تنش هستند. نتایج بررسیهای انجام شده در کشور ما نیز، بیانگر این است که استرس، نقش عمده ای را در محیطهای اداری و کارمندی، وقتی آشکار می شود که بدانیم گسترده عظیمی از نیروهای فعال جامعه را این قشر تشکیل می دهد. به نظر می رسد که عوامل استرس زا در مشاغل اداری، با توجه به ماهیت و شکل کار، متفاوت است، به خصوص در آن دسته از مشاغل و محیطهای اداری که دارای روابط و مناسبات ارباب رجوعی است و کارمندان بیشتر در ارتباط و تعامل با مسائل و مشکلات مردم قرار دارند، این تفاوت بیشتر به چشم می آید. تحقیق حاضر در مورد سازمان و تشکیلاتی (‌ اداره کل مالیاتهای غرب تهران)‌ انجام گرفته است که بخش عمده ای از آن به لحاظ ماهیت و ویژگیهای شغلی: دارای روابط و مناسبات ارباب رجوعی بسیار و نیز وجود عوامل استرس زا، تا چه اندازه موجب استرس کارمند گردیده و این فشارها و استرسها تا چه اندازه رضایت شغلی وی را تحت تأثیر قرار می دهد تا با توجه به مطالبی که پیش از این مندرج گردید، بدلیل اهمیت سلامت روانی و جسمی و رضایت شغلی کارکنان، و به منظور ارتقای عملکرد و بهره وری سازمان، با بررسی این نکته، سعی در به حداقل رساندن عوامل استرس زا و به تبع آن خود استرس و تنش در سازمان کنیم.


دانلود پروژه تاثیر استرس بر رضایت شغلی کارمندان

تئوری یادگیری و انواع تئوری یادگیری

تئوری یادگیری و انواع تئوری یادگیری

مقدمه[ 
این متن بر دو نظریه اصلی تمرکز دارد. نظریه اول (H1) مربوط می شود به یادگیری درون سازمانی (intra - organizational learning)  که بر اثرات شاخصهای سازمان یادگیرنده در تأمین کنندگان بریتانیایی بر یادگیری سازمانی حاصله شان تاکید دارد.
نظریه (فرضیه) دوم (H2) در مورد یادگیری (بین سازمانی) است inter-organization learning که بر این مضوع تاکید دارد که شاخص های سازمان یادگیرنده بصورت برجسته ای از برخی اشکال ارتباط میان خودروسازان و تامین کنندگان حاصل می شود.
شاخص های سازمان یادگیرنده: کار سیستمی و یادگیری سیستمی – جریان آزاد افقی و عمودی اطلاعات
تعلیم و ترذبیت تمام نیروهای کاری – تفکر سیستماتیک و مدلهای ذهنی – سیستم پاداش یادگیری برای کارکنان بهبود مستمر کار – لابراتوارهای یادیگیری و آزمایش های ثابت – مدیریت مشارکتی و مدریت سلسله مراتبی نامتمرکز انعطاف پذیری شرکت – استراتژی و کارکنان – فرهنگ یادیگری
]2[-پادگیری سازمانی
سه نوع اصلی تئوری یادگیری: یادگیری فردی، تیم و سازمانی
  مقاله تئوری یادگیری و انواع آن

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست مطالب
مقدمه ۵
۲-یادگیری سازمانی ۵
۲-۱- انواع مختلف تئوریهای یادگیری ۶
۲-۱-۱- تئوری یادگیری فردی ۶
۲-۱-۲- تئوری یادگیری تیمی ۸
۲-۱-۳- تئوری یادگیری سازمانی ۹
۲-۲- یاتدگیری درون سازمانی و یادگیری سازمانی ۱۴
۲-۲-۱- یادگیری سازمانی ۱۵
توسعه ی یک بیک ۱۶
۲-۲-۲- یادگیری درون سازمانی ۱۸
۲-۳- سه سطح یادگیری سازمانی ۲۱
۲-۳-۱- یادگیری تک حلقه ای و یادگیری تنظیمی ۲۲
۲-۳-۲- یادگیری‌ دو حلقه‌ای‌ یا یادگیری‌ متغییر ۲۴
۲-۳-۳- یادگیری‌ ثانوی‌ یا یادگیری‌ یادگیری‌ (Deutero – Learning) 25
2-4- فاکتورهای‌ اولیه‌ی‌ یادگیرزی‌ سازمانی‌ ۲۶
۲-۴-۱- فرصتها بعنوان‌ فاکتورهای‌ اولیه‌ برای‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ۲۷
۲-۴-۲- تهدیدیها بعنوان‌ فاکتورهای‌ اولیه‌ برای‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ۲۷
۲-۴-۳- اشخاص‌ بعنوان‌ فاکتورهای‌ اولیه‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ۲۸
۲-۵- فاکتورهای‌ بازدارنده و تحریک‌ کننده‌ یادگیری‌ سازمانی‌. ۲۸
۲-۵-۱- فاکتورهای‌ تقویت‌ کننده‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ۲۸
(۲) تنوع‌ در تفکرات‌ (Thinking in alternatives) 30
(3) ترویج‌ و گسترش‌ آزمایش‌ (Promoting of experimentation) 31
2-5-2- فاکتورهای‌ مانع‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ۳۲
۲-۶- حافظه‌ سازمانی‌ (Organizational Memory) 34
2-6-1- دیدگاههایی‌ در مورد حافظه‌ سازمانی‌ ۳۴
۲-۶-۲- تعریف‌ حافظه‌ سازمانی‌ ۳۷
۲-۷-۱- چرخه‌های‌ اولیه‌ی‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ۳۹
۲-۷-۲- چرخه‌های‌ پیشرفته‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ۴۱
۲-۷-۳- چرخه های یادگیری پیشرفته با حافظه ۴۳
۶-۲-۱- بحث و انتخاب فلسفه تحقیق ۴۷
۶-۲-۲- بحث و انتخاب روش تحقیق ۵۱
۶-۳- روش تحقیق تجربی ۵۳
۶-۳-۱- رویه تحقیق اولیه ۵۳
۶-۳-۲- مصاحبه های اکتشافی با تامین کنندگان قطعات خودرو ۵۴
۶-۳-۳- بررسی پرسشنامه ۵۴
۶-۳-۳-۱- تشریح فرضیه ی اول ۵۴
۶-۳-۳-۲- تشریح فرضیه دوم ۵۶
۶-۳-۳-۳- عملیاتی کردن موارد و طراحی پرسشنامه ۵۷
۶-۳-۴- مصاحبه های ژرف نگر با تامین کننده های منتخب ۵۸
 
مقدمه[ 
این متن بر دو نظریه اصلی تمرکز دارد. نظریه اول (H1) مربوط می شود به یادگیری درون سازمانی (intra - organizational learning)  که بر اثرات شاخصهای سازمان یادگیرنده در تأمین کنندگان بریتانیایی بر یادگیری سازمانی حاصله شان تاکید دارد.
نظریه (فرضیه) دوم (H2) در مورد یادگیری (بین سازمانی) است inter-organization learning که بر این مضوع تاکید دارد که شاخص های سازمان یادگیرنده بصورت برجسته ای از برخی اشکال ارتباط میان خودروسازان و تامین کنندگان حاصل می شود.
شاخص های سازمان یادگیرنده: کار سیستمی و یادگیری سیستمی – جریان آزاد افقی و عمودی اطلاعات
تعلیم و ترذبیت تمام نیروهای کاری – تفکر سیستماتیک و مدلهای ذهنی – سیستم پاداش یادگیری برای کارکنان بهبود مستمر کار – لابراتوارهای یادیگیری و آزمایش های ثابت – مدیریت مشارکتی و مدریت سلسله مراتبی نامتمرکز انعطاف پذیری شرکت – استراتژی و کارکنان – فرهنگ یادیگری
]2[-پادگیری سازمانی
سه نوع اصلی تئوری یادگیری: یادگیری فردی، تیم و سازمانی
 
2-1- انواع مختلف تئوریهای یادگیری
دیکشنری آکسفورد واژه «یادگیری» را چنی تعریف می کند: «بدست آوردن دانش یا مهارت بوسیله ترمین، مطالعه یا تفکر» ولی یادگیری یک فرد و یادگیری یک سازمان یکسان نیستند. بنابراین در ادامه به تشریح تئوری های یادگیری شخصی، یادگیری گروهی و یادگیری سازمانی می پردازیم:
2-1-1- تئوری یادگیری فردی:
تعریف ذکر شده در مورد یادگیری معمولاً در مورد یادگیری فردی بکار می رود. شناخته شده ترین و پرکاربردترین تعریف در مورد یادگیری فردی تعریفی است که هیلیگارد و باور (Hiligard & Bower) بیان می کند:
«ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ»
برای درک بهتر یادگیری فردی، سه رویه کلی تئوریهای یادگیری فردی ارائه می شوند:
(1) تئوری یادگیری کلاسیک
(2) تئوری یادگیری رفتاری (behaviounstic)
(3) تئوری یادگیری معرفتی (Cegnitive)
(1) تئوری یادگیری کلاسیک. در قرن 19 مطرح شد. آن برروی دانش دریافتنی انسان از راه شنیدن متمرکز می شد و به فرآیند دریافت و کسب دانش می پرداخت.
گرچه تئوری یادگیری کلاسیک تنها بر درک گفتاری تمرکز داشت، تئوریهای جدیدی نیز توسعه پیدا کردند که آنها برروی تغییرات رفتارهای قابل مشاهده مطالعه می کردند.
(2) تئوری یادگیری رفتاری. در دهه های 1930 و 1950 نقش اصلی را بر عهده داشت. و آن زمان تمرکز تحقیقات روی تغییر رفتارهای مشاهده شده متمرکز بود. ولی در ارگانیسم یادگیری بعنوان یک جعبه سیاه عمل می کرد.
در یک مدل محرک – پاسخ، محققان در جستجوی قوانینی هستند که از تحریکات و پاسخهای مشاهده شده در ارگانیسم ناشی شده باشند.
سؤال اینست که آیا واکنش های معمول با انگیزه های مثبت قابل تغییر هستند.
رفتارشناسان درگذشته مورد انتقاد قرار گرفته بودند بدلیل غفلت از فرآیند درونی یادگیری.
رفتارشناسان جدید که سعی بر آن داشتند که این فرایند درونی و غیرقابل روئیت را با ساختار نظری شرح دهند تنها بصورت جزئی موفق به آدرس دهی این بخشها شدند.
(3) به کمک تئوری های ادراکی که مهمترین نمونه های آن «پیاگت» بود، دیدگاه جهبه سیاه در یادگیری موضوعات کنار گذاشته شو.
درنتیجه، آگاهی و فرآیند های درک درونی اشخاص، مورد تأکید و تقویت قرار گرفت.
توانایی عمل (کنش) بعنوان ساختار ادراک (توانایی های تفکر و حل مسئله) در فرد، مورد جستجو قرار گرفت. تئوری ادراکی پش زمینه ی علمی فوردی را شکل می دهد.
2-1-2- تئوری یادگیری تیمی:
طبق آنچه پاولوفسکی می گوید، یادگیری تیمی نقش حیاتی در انتقال دانش دارد. که با آن دانش یاگیری فردی به دانش سازمانی تبدیل یم شود و پس از آن نی تواند میان دیگر اعضای سازمان نیز به اشتراک گذاشته شود. سنگ (Senge) از این هم فراتر می رود و می گوید:
«اگر تیم ها نتوانند یاد بگیرند، سازمان نخواهد توانست یاد بگیرد»
این ادعا در این جای بحث دارد که تنها با یادگیری تیمی یادگیری سازمانی میسر می شود، که این نگاهی یکطرفه است. و این حقیقت را که فرد می تواند مستقیماً به کل سازمان یاد بدهد و می تواند دانشی را که از کانالهای مختلف ارتباطی بدست آورده توزیع کند، نفی می کند.
اگرچه این مورد ممکن است از دیدگاه دیگر بعنوان بهترین نوع انتقال دانش در شخص معرفی شود. دانش فردی و توانائی های فردی برای یادگیری با یادگیری تیمی درآمیخته که آن کوچکترین واحد سازمانی را در یادگیری سازمانی شکل می دهد.
کارایی به شاخصهای یادگیری فردی وابسته است.
یادگیری تیمی، نقش اصلی را در تبدیل و انتقال یادگیری فردی به یادگیری سازمانی ایفا می کند.
2-1-3- تئوری یادگیری سازمانی:
یکی از نخستین تعاریف یادگیری سازمانی توسط آرگریس (Argyris) ارائه شده که او تنها برروی فرآیند متمرکز شده:
«یادگیری سازمانی یک فرآیند کشف و تصحیح خطاست»
یکسال بعد آرگریس و شاون (Schon & Argyris) تعریف ذیل را ارائه کردند که در آن یادگیری فردی و دانش سازمانی لحاظ شده است:
«یادگیری سازمانی زمانی تحقق پیدا می کند که اعضای سازمان بعنوان عوامل یادگیری در سازمان عمل کنند به تغییرات داخلی و خارجی محیط سازمان پاسخ دهند، خطاها را کشف و تصحیح کنند و نتایج پیشگیری هاشان را در غالب تصاویر شخصی درآورده و در سازمان به اشتراک بگذارند.»
دانکن و ویز (DunCan و Weiss) یک تعریف فشرده تر را ارائه کرده اند که این تعریف هم روی فرآیند تمرکز دارد، هرچند صراحتاً شامل اشخاص نمی شود ولی به دانش سازمانی اشاره می کند:
«یادگیری سازمانی در اینجا بعنوان فرایندی در داخل سازمان تعریف می شود با دانش در باره ارتباط بین عمل نتیجه و تاثیر محیط برروی این روابط»
فیول و لایلس (Lyles & Fiol) تعریف زیر را پیشنهاد می کنند:
«یادگیری سازمانی عبارتست از فرآیند بهبود فعالیت بوسیله دانش و درک بهتر» این تعریف دانش سازمانی را دربر می گیرد ولی در آن افراد بعنوان یادگیری مطرح نمی شوند. این تعریف محدودیتی را برای یادگیری سازمالنی ایجاد می کند که مطابق آن یادگیری سازمانی تنها زماین روی می دهد که فعالیتها و کارها بهبود یافته باشند و نه زمانی که دانش سازمان دچار تغییر شده باشد.
استیتا (Stata) تعریف دیگری دارد که تاکیدش روی دانش سازمانی است:
«ابتدا» یادگیری بوسیله به اشتراک گذاشتن بینش ها، دانش و مدلهای ذهنی اتفاق میفتد در دوم، یادگیری برروی دانش و تجربیات گذشته بنا می شود.»
استیل (Staehle) تعریفی بر مبنای دانش و شامل سیستم های یادگیری ارائه می دهد:
«یادگیری سازمانی یک توسعه (بیشتر) بر مبنای دانش است که آن با تمامی اعضای سازمان به اشتراک گذارده شده. یک تفاوت بنیادی میان سازمان و افراد اینست که سازمانها کم و بیش بعنوان سیستمهای یادگیری مستقل از فرد توسعه می یابند.
این موضوع ممکن است براحتی مورد سوء تفاهم قرار بگیرد که یادگیری سازمانی می تواند بدون تاثیر متقابل میان سازمان و شخص اتفاق بیافتد.
این نکته در اینجا قابل ذکر است که سیستم های با قاعده (formal) لازمه ی یادگیری سازمانی نیستند و یادگیری سازمانی می تواند در روشهای (informal) نیز بوقوع بپیوندد.
پاولوفسکی (Pawlowsky) تلاش کرد که یک تعریف مرکب بی قاعده از تعارف متفاوت موجود ارائه دهد:
«یادگیری سازمانی فرآیندی است
- که خود شامل تغییر در دانش سازمانی است
- که دذ تعامل میان سازمان و شخص روی می دهد
- که در برهم کنش محیطهای خارجی و داخل سازمان اتفاق می افتد
- که در نمای تئوری غالب عمل اجرا می شود
- که سوی تطبیق سیستم و محیط هدایت می کند
- که برای بدست آوردن سطح بالاتری از ظرفیت حل مسئله کمک می کند
در این مورد دو مطلب قابل بحث است: از رطفی، این تعاریف آنقدر دقیق نیست که بتواند بعنوان یک تعریف عملیاتی و کاری مورد استفاده قرار بگیرد و از طرف دیگر پالوفسکی از تعاریف سازمان یادگیرنده سنگ و گرات برای تعریف یادگیری سازمانی اش استفاده کرده است.
این درست نیست، زیرا فرآیند (یادگیری سازمان) و موضوع (سازمان یادگیرنده) خصوصاً در دریافت یک ایده آل کاملاً دو چیز متفاوت هستند و نتیجتاً نمی توانند ترکیب شوند.
علاوه بر این همانطور که در فصول بعد نشان داده خواهد شد، یادگیری سازمانی همچنین می تواند تئوری غالب عمل را تغییر بدهد (یادگیری دو حلقه ای). یادگیری سازمانی می تواند بیش از اینها تطبیق دهد و پیش بینی انجام دهد و لزوماً، بر خلاف آنچه پالوفسکی می گوید، سطح بالاتری از ظرفیت حل مسئله را سبب نمی شود.
تعریف دیگری نیم کیم (kim) ارائه می کند:
«یادگیری سازمانی عبارتست از افزایش ظرفیت سازمان برای حصول عملکرد اثر بخش.»

رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار

رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار
تاریخچه :تاریخچه به کارگیری رویکرد رفتاری را می توان به سه بخش تقسیم کرد. جزء اصلی رویکرد رفتاری شرطی سازی کلاسیک  یا شرطی سازی پاسخگو نام دارد که بر پایة کارهای پاولف (1940) و هال ( 1943) مبتنی است (ساعتچی ، 1379) کاربرد اصلی شرطی سازی کلاسیک در روان درمانی اصطلاحاً رفتار درمانی نامیده می شود (شفیع آبادی 1378) و پیگیری جریان رشد رفتار درمانی و یا تاریخچه آن شبیه تعقیب رودخانه‌ای است با انشعابات فراوان که از پایین به طرف سرمنشأ در حرکت است . چون جریانهای زیادی به این رودخانه ملحق می شوند. بعد از مدتی تشخیص اینکه کدام جریان اصلی رودخانه است مشکل می شود ( کورسینی 1973، ترجمة شفیع آبادی 1378).ذیلا به چند مورد از این جریانها اشاره شود.
 

 مقاله رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست
 
تاریخچه 1
مفاهیم بنیادی نظیریة رفتار درمانی 4
نظریة شخصیت 4
ماهیت انسان 5
مفهوم اضطراب و بیماری روانی 7
ماهیت رواندرمانی در رفتار درمانی 8
فرآیند درمان 9
ارزیابی در رفتار درمانی 13
تکنیکهای رفتار درمانی
روشها و فنون برخاسته از شرطی سازی پاسخگر 15
حساسیت زدایی منظم 15
آموزش جرأت ورزی 16
مواجهة تدریجی 18
غرقه سازی 18
انزجار درمانی 20
روشها و فنون برخاسته از شرطی سازی کنشگر
روشهای افزایش رفتارهای مطلوب موجود 21
روش تقویت مثبت 21
روش تقویت منفی 22
اقتصاد ژتونی 23
قرارداد رفتاری 24
روشهای ایجاد رفتارهای تازه
روش شکل دهی رفتار 25
روش زنجیره سازی رفتار 26
روشهای کاهش و حذف رفتارهای نامطلوب
روشهای مثبت کاهش رفتار 26
روشهای منفی کاهش رفتار 28
کارآیی رفتاردرمانی برای اختلال های ویژه  30
فهرست منابع 34
 
رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار
تاریخچه :تاریخچه به کارگیری رویکرد رفتاری را می توان به سه بخش تقسیم کرد. جزء اصلی رویکرد رفتاری شرطی سازی کلاسیک  یا شرطی سازی پاسخگو نام دارد که بر پایة کارهای پاولف (1940) و هال ( 1943) مبتنی است (ساعتچی ، 1379) کاربرد اصلی شرطی سازی کلاسیک در روان درمانی اصطلاحاً رفتار درمانی نامیده می شود (شفیع آبادی 1378) و پیگیری جریان رشد رفتار درمانی و یا تاریخچه آن شبیه تعقیب رودخانه‌ای است با انشعابات فراوان که از پایین به طرف سرمنشأ در حرکت است . چون جریانهای زیادی به این رودخانه ملحق می شوند. بعد از مدتی تشخیص اینکه کدام جریان اصلی رودخانه است مشکل می شود ( کورسینی 1973، ترجمة شفیع آبادی 1378).ذیلا به چند مورد از این جریانها اشاره شود.
یکی از این جریانها انزجار درمانی نام دارد. کانترویچ   (1929) اغلب بعنوان اولین استفاده کننده از این رویکرد مبتنی بر یافته های آزمایشگاهی معروف است . او با بکارگیری مدل شرطی سازی متقابلی بیمار الکلی را درمان کرد. بدین ترتیب که الکل را با شوک قوی الکتریکی همراه کرد و موجب ایجاد بازتابهای امتناع بدنی و تنفر از الکل شد (کورسینی ، 1973).
دومین جریان بوسیلة کسانی شکل گرفت که تلاش کردند تا سیستم های گسترده نظریة شخصیت و رواندرمانی را در چارچوب نظریة یادگیری بیان کنند. برجسته ترین تلاشها در این حیطه بوسیلة دولارد میلر ( 1950) صورت گرفت (کورسینی ، 1973) آنها که سعی کرده اند نظریة روانکاوی را در قالب واژه های یادگیری به کار گیرند معتقدند که رفتار نوروتیک بریک کشمکش عاطفی ناآگاه مبتنی است که معمولا از دوران کودکی سرچشمه می گیرد . به اعتقاد آنها کشمکشهای روان نژندی به وسیلة والدین و در موقعیتهای تغذیه ،آموزش نظافت ، آموزش جنسی و … آموزش داده می شود و کودکان آن را فرا می گیرند ( شفیع آبادی ، 1378).
جریان دیگری که بنظر می رسد بطور مستقیم به توسعه درمان مبتنی بر نظریة یادگیری منجر شده است «نوروز تجربی »  نام دارد. این امر اولین بار بوسیلة بارلوف ( 1927) و در آزمایشات انجام شده بوسیلة وی بر روی سگها گزارش شده است که در نتیجة ایجاد  مشکل برای  تمییز محرکهای شرطی آزار دهنده و خوشایند ، رفتارهای عجیب و غریبی مانند امتناع از ورود به آزمایشگاه یا رفتارهای تهاجمی در سگها بوجود آمد. دیگر روشهایی که موجب بوجود آمدن رفتار آشفته می شود عبارتند از : تاخیر تقویت (گات،1944) ،تغییر سریع محرکهای شرطی منفی و مثبت (لیدل ،1934 ) . محرک آزار دهنده ای که رفتار شرطی شده را متوقف می کند ( دیمینک و دیگران ، 1939) و محرک آزار دهندة‌ که به تنهایی بکار می رود ( ولپی ، 1958) ؛ (مایر ، 1949) (کورسینی ، 1973).
چهارمین جریانی که در تاریخچه رفتار درمانی اهمیت خاصی دارد ( به کار ولپی (1958) بر می‌گردد که با بکارگیری شیوه های شرطی سازی تقابلی یک رویکرد جدید به درمان ایجاد کرد. براساس شرطی سازی تقابلی ، ولپی سعی کرد پاسخ هایی را در انسان بیابد که بتواند از آنها برای بازداری اضطراب استفاده کند . برهمین اساس استفاده از آرمیدگی عمیق برای جلوگیری از اضطراب مبنای حساسیت زدایی منظم شد ؛ استفاده از پاسخ های جسورانه برای جلوگیری اضطراب اجتماعی مبنای جرات آموزی شد و استفاده از انگیختگی جنسی برای جلوگیری از اضطراب مبنای رویکردهای جدید به درمان جنسی شد ( پروچاسکا و نورکراس 1999، ترجمة‌سید محمدی ؛ 1381).
دومین جزء رویکرد رفتاری ، شرطی شدن عامل ( کنش گر) نام دارد. این جزء مبتنی بر کارهای اسکینر (1953) است و در مواردی که آن را در عمل بکار می گیریم به آن تغییر و اصلاح رفتار گفته می شود (ساعتچی ، 1379) .اسکینر که کارهایش بیشتر در زمینه قانون اثرثرندایک است . از مهمترین پیشروان رفتارگرایی است . او در سال 1930 پیش فرضیهایی را مطرح کرد که تا چهل سال بعد افکارش را به خود مشغول داشت .اسکنیر اصول شرطی شدن فعال ، یا وسیله ای را که در قالب قانون اثرثرندایک مطرح شده بود توسعه داد و باردیگر براثرات پاسخ تاکید کرد (شفیع آبادی ، 1378) .
سومین و تازه ترین جزء رویکرد رفتاری که پیشینه و رهبری چندان روشنی ندارد ، آن دسته از رفتارگرایانی را معرفی می کند که بسیار مایل هستند برای ایجاد تغییر در رفتار از تبیین ها و فنون شناختی استفاده کنند. این درمانگران که به رفتارگرایان شناختی معروف هستند از روشهای گوناگونی چون توقف فکر ، بازسازی شناختی ، و مسئله گشایی منظم استفاده می کنند. البته مرز مشخصی برای متمایز کردن درمان شناختی – رفتاری از درمان شناختی وجود ندارد و این تمایز در حقیقت نوعی تمایز نظری است ( پروچاسکا و نورکراس ، 1999؛ ترجمة‌ سید محمدی ، 1381).
رفتار درمانی کاربرد و اصول نظریه های یادگیری برای تغییر یا اصلاح رفتار است که در این بحث فقط نظریه های شرطی سازی کلاسیک ( پاولفی ) و شرطی سازی عامل ( اسکینری ) مدنظر خواهد بود.
مفاهیم بنیادی نظریة رفتار درمانی 
الف ) نظریة شخصیت 
رفتار درمانگران توجه چندانی به ارایه نظریه ای در زمینة‌شخصیت نداشته اند آنان در درجة‌ اول این فرض را پذیرفته اند که اکثر رفتارهای انسان آموخته شده است و بنابراین می توان با استفاده از اصول یادگیری رفتارها را تعدیل کرد ویا کلا تغییر داد. از این رو می توان گفت که همان اصول و قواعدی که در شیوه های یادگیری انسان مطرح است در تدوین وتکوین شخصیت و یا اضمحلال آن نیز موثر است و پایه و اساس رشد شخصیت به حساب می آید . الگویی که رفتارگرایان برآن اساس شخصیت را توجیه می کنند همان الگوی یادگیری محرک - پاسخ (  و یا الگوی محرک – ارگانیزم – پاسخ ( S-O-R ) است . در الگوی اول فرد را صرفا زادة نوع پاسخهایی می دانند که فرد در قبال محرکهای مختلف محیطی از خود بروز می دهد . در الگوی دوم نوع پاسخهایی می‌دانند که فرد در قبال محرکهای مختلف محیطی از خود بروز می دهد . در الگوی دوم نوع تعبیر و تفسیر و برداشت فرد از محرکها عامل مهمی در تعیین نوع پاسخها و چگونگی رفتار و شخصیت او به حساب می آید . در قالب نظریة رفتاری محرکها و عوامل محیطی نقش قاطع و تعیین کنندهای در تغییر و تکوین شخصیت دارند و شخصیت افراد تابع محیطی قرار می گیرد که در آن رشد می یابند ( شفیع آبادی ، 1378).
دیدگاه رفتاری در مورد وجود آمادگیهای ذاتی در فرد برای رفتار به شیوه ای خاص اصراری ندارد . به علاوه روان شناسان یادگیری برخلاف تاکید نظریه های روان پویایی و صفات بر ویژگیها یا صفاتی که در موقعیتهای مختلفی به کار می روند. معتقدند که همسانی در رفتار افراد به دلیل شباهتی است که در شرایط محیطی است و موجب برانگیختن این رفتار های شود ( پروین ، 1989؛ ترجمة کدیور،- ).
ب ) ماهیت انسان 
در نظر رفتار درمانگران و رفتارگرایان انسان ذاتا نه خوب است و نه بد، بلکه یک ارگانیسم تجربه گر است که استعداد بالقوه ای برای همه نوع رفتار دارد. به اعتقاد این گروه ، انسان در بدو تولد همانند صفحة‌سفیدی است که هیچ چیزی برآن نوشته نشده است و به منزلة یک موجود واکنشگر به حساب می آید که در قبال محرکهای محیطی پاسخ می دهد . به اعتقاد رفتارگرایان انسان رفتاری قانونمند و پیچیده دارد که به شدت تحت تاثیر محیط قرار دارد و اصولا انسان تا حدود زیادی ماحصل محیطش است (شفیع آبادی ، 1378).
در نظریة اسکینر و پیروان نظریه او که به مهندسان رفتار معروفند به مسئله وجود هدف نهایی و ضروری در زندگی پرداخته نشده است . در نظام آنها هیچگونه اشاره ای به رانده شدن ما برای غلبه براحساس حقارت یاکاهش تعارضها و اضطرابها یا کشیده شدن به وسیله سایقی به سوی بعضی حالتها از قبیل خودشکوفایی نشده است . به نظر آنها افراد به همین طریق رفتار می کنند که ماشینها عمل می کنند. یعنی به شیوه ای قانونمند، نظامدار و از پیش تعیین شده ، و کلیة اندیشه های وجود یک شخص درونی ، یعنی یک خود یا خویشتن خود مختار را که تعیین کنندة‌ مسیرماست می تواند عمل کردن به طور آزادانه و خود به خودی را انتخاب کند قویا رد می کنند ( شولش ، 1990؛ ترجمة گروه مترجمین ، 1377).
برطبق نظر رفتارگرایان عادات ، نگرشها، آمادگیها و استعدادها ذاتی نیستند و از طبیعت انسان نشات نمی گیرند . بلکه در نتیجة‌ تماس انسان با محیط و به خصوص در نتیجة تعامل او بادیگران تحصیل می شوند. همینطور محبتها و نفرتها ، ترجیهات و تعصبات ، ترسها و اضطرابها ، تمایلها و علایق، هدفها و نیازها خویشتن پنداری و طرحهای سازگاری ، خصوصیات شخصیتی و منش ها، رفتارغیراجتماعی و اجتماعی ، رفتارهای نوروتیک و پیسکوتیک و اشکال مطلوب و پسندیدة‌ رفتار انسان همگی پاسخها  و واکنشهای یادگرفته شده . هستند و فقط از راه کاربرد اصول و قوانین یادگیری می توان در آنها تغییراتی ایجاد کرد . رفتار درمانگران گرچه نقش وراثت را انکار نمی کنند، ولی چون تغییر محیط را بسیار ساده تر از تغییر وراثت می رانند در درمان برتغییر رفتار از راه دگرگون سازی محیط تاکید می ورزند (شفیع آبادی ،1378).